با نمکترین وزیر
وقتی نام حبیبالله بیطرف به عنوان وزیر پیشنهادی دولت دوازدهم مطرح شد، بسیاری از فعالان محیط زیستی چهارمحال و بختیاری نالیدند، چه، وزیر نیروی دولت خاتمی جزو پیشگامان انتقال آب از ذخایر این استان بوده است. استان بختیارینشین، که به عنوان بام ایران معروف است، در طی چند دهه اخیر به روزگاری ناراحت کننده رسیده، چه، بسیاری از چشمههای طبیعی استان به خاطر سیاستهای دستاندرکاران آب، امروز خشکیده است. بیطرف که زمانی از رهبران دانشجویان موسوم به خط امام محسوب میشد، با حضور در گفتگوهای تلویزیونی بعد از اشغال سفارت آمریکا معروف شد، و بعد از پیوستن به سپاه، نهایتاً در سی سالگی استاندارد یزد شد. در همان دوران بود که فکر انتقال آب به استان یزد در سر این مهندس جوان عمران وارد شد. او به خاطر سابقهاش در جهاد سازندگی و ارتباط با بیژن نامدار زنگنه، در دوران صدارت زنگنه بر وزارت نیرو، معاون او شد
بیطرف در همان سالها به عنوان عضو هیئت مدیره شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، نقش مهمی در به نتیجه رساندن تایید سد گتوند، داشت، سدی که در تاریخ عمرانی ایران، از باب خطاهای مهندسی و مطالعاتی تا قرنها زبانزد خواهد بود. در دهه ۴۰ شمسی، مطالعات اولیه یکی از شرکتهای مشاور آمریکایی نشان داد که ساخت سدی بر رودخانه کارون پیش از ورودش به جلگه خوزستان، باید با توجه به زمینسناسی دقیق دره مشرف به شهر گتوند انجام گیرد، چه، وجود یک برونزد بزرگ نمکی میتوانست آثار مخربی بر جای گذارد
در دهههای ۶۰ و هفتاد شمسی، برخی از مدیران علاقمند به سدسازی با نادیده گرفتن مطالعات زمینشناسی و محیط زیستی، تلاش کردند در هر جایی که درهای و رودخانهای مییافتند، سدی ساخته شود. این دقیقاً همان دورانی است که حبیبالله بیطرف یکی از قدرتمندترین افراد مجموعه وزارت نیرو است. با وجود هشدارهای فراوان، مکانیابی نامناسب سد انجام و دولت هاشمی رفسنجانی هم ساخت سد را تایید میکند. توده بزرگ نمکی، نزدیک به پنج کیلومتری مکان تایید شده سد است و بعد از آبگیری، بخشی از به آن درون آب خواهد رفت
وقتی داستان سد گتوند را میشنویم، به یاد میاوریم که در دوران احمدینژاد از او خواسته شد آبگیری سد را برای حل مشکل توده نمکی به عقب بیاندازند، اما سد آبگیری میشود و بحران آغاز. اما اگر سد، در نقطهای مناسبتر، قبل از توده نمکی ساخته میشد، آیا امروز شاهد انحلال میلیونها تن نمک در دریاچه گتوند بودیم؟
سد سیوند هم ماجرای متفاوت اما تاحدی مشابه داشت، چه، با وجود بهرهبرداری از این مخزن غیرطبیعی در نزدیکی پاسارگاد در دوران احمدینژاد، بخش عمده ساخت و ساز و تکمیل آن در دوران حبیبالله بیطرف انجام گرفته بود
وقتی در ابتدای دهه ۸۰، فیلمهای تبلیغاتی ساخت سد کرخه از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشد، کمتر کسی به آینده تالاب هورالویزه میاندیشید. امروز میدانیم که بخشی از ریزگردهاییی که هموطنان خوزستانی را قربانی میکند، به خاطر نرسیدن آب کافی به هورالهویزه است، آنهم از طریق رود کرخه
در دهه هشتاد، کارشناسان زیادی به سراغ سید محمد خاتمی رفتند تا نسبت به سیاستهای وزارت نیرو و تاثیرش بر آینده ایرانزمین هشدار بدهند. بر اساس مدارک و اسناد موجود، در سال ۱۳۸۲، عیسی کلانتری که آن زمان مشاور رئیس جمهوری بوده، در نامهای به سید محمد خاتمی در مورد وضعیت دریاچه ارومیه به خاطر سدهای ساخته شده و در حال ساخت دوران وزارت بیطرف بر رودخانههای منتهی به آن هشدار داده است. کلانتری مینویسد: «هدف از مزاحمت، توضیح وضعیت دریاچه ارومیه و نجات آن از مرگ حتمی که در چند سال آینده ممکن است اتفاق بیافتد میباشد. جناب آقای رئیس جمهور، قبل از احداث سد بر روی رودخانههای حوضه دریاچه ارومیه، این دریاچه میتوانست سالهای متمادی خشکسالی را تحمل نماید ولی از یک طرف با احداث سدهای مهاباد، زرینهرود، علویان و … که به هر دلیل مانع ورود صدها میلیون متر مکعب آب به دریاچه گردید، و از طرف دیگر بر اثر توسعه کشاورزی در خارج از حوزه سدهای فوق صدها میلیون متر مکعب آب جدید برداشت شد که سال به سال باعث کاهش آب ورودی به دریاچه و نهایتاً وسعت دریاچه گردید و علاوه بر آنها سه سد بزرگ شهرچای، ستارخان و سلماس در حوضه شهرهای ارومیه، تبریز و سلماس در دست احداث هستند که احتمالا تا دو سال دیگر به بهرهبرداری خواهند رسید و باز هم ورود آب به دریاچه را صدها میلیون متر مکعب دیگر کاهش خواهند داد، در نتیجه پیشبینی میشود که دریاچه در ۱۵ تا ۲۰ سال آتی در اکثر زمان از سال کاملاً خشک شود (با توجه به تبخیر ۱۵۰۰ میلیمتری و متوسط ۳۵۰ میلیمتر بارش سالانه در حوضه دریاچه) و مانند دریاچه آرال که با احداث کانال قره قوم فاجعه زیست محیطی بزرگی را بهوجود آورد باعث فاجعه انسانی و زیست محیطی غیر قابل پیشبینی بشود…» طنز تاریخ آن است که این بار، بیطرف نامزد وزارت نیرو است و عیسی کلانتری، گزینه روحانی برای سازمان حفاظت محیط زیست
گرچه حبیبالله بیطرف از نزدیکان سید محمد خاتمی بهحساب میآید و روابط خوبی هم با کارگزاران نظام دارد، اما رابطه خوب او با سپاه پاسداران و به ویژه قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا به عنوان مجری طرحهای بزرگ سدسازی و انتقال آب باعث خواهد شد که سپاهیان از قرارگیری او در راس وزارت نیرو استقبال کنند. همکاری گسترده وزارت نیرو با سپاه در دوران هاشمی رفسنجانی و خاتمی حداقل از یاد آنها رخت بر نبسته است؛ دوران حضور بیطرف در شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران و بعد از آن، در ساختمان وزارت. مسوولان وزارت نیرو و شرکتهای تابعه، هیچگاه پاسخگوی سوالهای زیاد کارشناسان در مورد طرحهای بزرگ نبودهاند و البته قرارگاه خاتمالانبیا نیز نیازی به ارائه پاسخ در قبال طرحهایی که به سفارش این وزارتخانه ساخته، نخواهد بود. اگر امروز، بخش بزرگی از فلات ایران به خاطر سیاستهای آبی چند دهه اخیر دچار آسیبهای بزرگی شده، قاعدتاً کسانی چون بیژن نامدار زنگنه و حبیبالله بیطرف و پرویز فتاح و مجید نامجو و حمدی چیتچیان و روسایشان باید پاسخگو باشند.
نبود پاسخگویی آنجا اثر منفیاش را میگذارد که بعد از دیدن اثر منفی مدیریت منابع آب در دهههای پیشین، کسی مجدداً به عنوان نامزد وزارت معرفی میشود که در ساخت سدهایی چون کرخه و گتوند باعث آسیبهای زیادی به خوزستان شده، با تلاش برای انتقال آب به استان یزد، منابع چهارمحال و بختیاری و اصفهان را دچار خطر کرده و با ساخت سدهایی بر دریاچه ارومیه، سهم ویژهای از شرایط امروزی آن بر دوش او است. وقتی حسن روحانی برای مخاطبانش در ارومیه سخنرانی میکرد، شاید باور نمیکردند که یکی از عوامل مریضی دریاچه قرار است وزیر نیروی روحانی در دولت دوازدهم شود. سیاستهای بیطرف، همیشه “با نمک” بوده است. ایجاد بزرگترین دریاچه آب-نمک انسانساختهی دنیا در گتوند، و سهمش در خشک کردن یکی از دریاچههای طبیعی آب نمک مهم دنیا، در ارومیه
ــــــ این مطلب نخستین بار در بیبیسی فارسی منتشر شده است