top of page

نامعلوم ماندن بیلان آب زیرزمینی: مبنای تصمیم‌گیری‌ها چیست؟

  • Writer: Nikahang Kowsar
    Nikahang Kowsar
  • Apr 6
  • 3 min read

نیک آهنگ کوثر



در سال‌های اخیر، آمارهای متناقض و گاه غیرقابل اتکایی درباره میزان ذخایر آب زیرزمینی، حجم برداشت‌ها و عملیات تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها منتشر شده است. نبود یک سامانه دقیق، شفاف و به‌روز برای پایش منابع زیرزمینی، مدیریت اصولی این منابع حیاتی را با چالش‌های جدی روبرو کرده است. از سوی دیگر، میزان تقاضا برای منابع آب زیرزمینی نیز زمانی مبهم‌تر می‌شود که خود دولت‌ها یکی از عوامل اصلی برداشت بی‌رویه از این منابع بوده‌اند.

چند سال پیش، عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی و رئیس پیشین سازمان حفاظت محیط زیست، هشدار داد که رقم اضافه‌برداشت از سفره‌های آب زیرزمینی بسیار بیشتر از آن چیزی است که به‌طور رسمی اعلام می‌شود. اظهارات او تصویری نگران‌کننده از بحران و بیلان منفی شدید آب در کشور ترسیم کرد. به گفته او، کسری تجمیعی آبخوان‌ها به‌مراتب فراتر از رقم ۱۵۰ میلیارد مترمکعبی است که گاه از زبان مدیران دولتی شنیده می‌شود. کلانتری گفته بود که کسری سالانه آب‌های زیرزمینی به نزدیک ۳۰ میلیارد متر مکعب در سال می‌رسد.

در مقابل، برخی مقامات رسمی همچنان اصرار دارند که بیلان منفی سالانه چیزی بین ۵ تا ۶ میلیارد مترمکعب است. در سوی دیگر، کارشناسان مستقل با استناد به داده‌ها و مطالعات میدانی، معتقدند در دو دهه گذشته بیش از ۱۴۰ میلیارد مترمکعب به کسری آبخوان‌ها افزوده شده است. آنچه بسیاری از متخصصان بر سر آن توافق دارند، حجم اولیه منابع آب زیرزمینی ایران است—در حدود ۵۰۰ میلیارد مترمکعب شامل آب شیرین، شور و لب‌شور. اما به‌دلیل نبود شفافیت آماری، رقم دقیق کسری هنوز نامعلوم است.

وقتی تراز ورودی و خروجی آب در سفره‌های زیرزمینی به‌طور مستند و منظم اندازه‌گیری نشود، تصمیم‌گیری علمی و پایدار برای حفاظت، احیا و بهره‌برداری ممکن نیست. در بسیاری از دشت‌های کشور، نه تنها اطلاعات به‌روز نشده، بلکه داده‌های مربوط به افت سطح آب، تغذیه طبیعی و مصنوعی، کیفیت منابع و خطر فرونشست زمین نیز یا منتشر نمی‌شوند یا در دسترس عمومی قرار ندارند.

یکی از مهم‌ترین اقدامات فوری، تهیه و انتشار سالانه گزارش‌های جامع منطقه‌ای از وضعیت منابع آب زیرزمینی است—شامل میزان تغذیه، برداشت، افت سطح، تغییرات کیفی و خطر فرونشست. این گزارش‌ها باید با استفاده از اندازه‌گیری‌های میدانی، فناوری‌های سنجش از دور و تحلیل‌های هیدروژئولوژیکی تهیه شوند، و به این نکته هم توجه شود که داده‌های ماهواره‌ای بدون اعتبارسنجی زمینی نمی‌توانند مبنای دقیق تصمیم‌گیری باشند.

ساختار ناکارآمد حکمرانی آب

یکی از دلایل اصلی بی‌سامانی وضعیت آب زیرزمینی، ساختار آشفته و جزیره‌ای حکمرانی آب در ایران است. وزارت نیرو، شرکت مدیریت منابع آب، سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت جهاد کشاورزی، اغلب بدون هماهنگی مؤثر و گاه در تقابل با هم عمل می‌کنند. نهاد ناظر مستقلی برای پایش عملکرد آن‌ها وجود ندارد و بسیاری از تصمیمات حیاتی، پشت درهای بسته و بدون مشارکت کارشناسان و ذی‌نفعان اتخاذ می‌شوند.

در حالی‌که آب زیرزمینی یک منبع عمومی است، مردم، کشاورزان، شوراهای محلی، زنان و نهادهای غیردولتی هیچ سهمی در تصمیم‌گیری درباره سرنوشت این منبع ندارند. مشارکت عمومی به شعار محدود شده و نه تنها بستری برای آن فراهم نیست، بلکه نظرات متخصصان مستقل هم در سیاست‌گذاری لحاظ نمی‌شود.

ایران یکی از آسیب‌پذیرترین کشورهای جهان در برابر تغییرات اقلیمی است. تغییر الگوی بارندگی، کاهش بارش برف و باران، افزایش میانگین دما و خشکسالی‌های پیاپی، روند تغذیه طبیعی آبخوان‌ها را مختل کرده است. اگر برنامه‌ریزی برداشت از منابع زیرزمینی با در نظر گرفتن تغییرات اقلیمی سالانه انجام شود، شاید بتوان در حفظ تعادل آبی آبخوان‌ها مؤثرتر عمل کرد.

بخش کشاورزی در ایران بین ۸۰ تا ۹۰ درصد منابع آب کشور را مصرف می‌کند. این در حالی‌ست که راندمان آبیاری پایین است و بسیاری از محصولات کشاورزی، از جمله برنج، هندوانه و یونجه، با اقلیم خشک ایران سازگار نیستند. هرچند بخشی از آب آبیاری (خصوصاً در روش غرقابی) ممکن است به آبخوان بازگردد، اما در مجموع برداشت بیش از تغذیه است، و با شیوه‌های فعلی نمی‌توان به موجودی واقعی منابع پی برد یا آن را مدیریت کرد.

پرسش‌هایی برای همه فصول فقدان مدیریت منطقی: اگر ایرانیان بخواهند از موقعیت نامناسب و بی‌تعادل فعلی خارج شوند، چاره‌‌ای ندارند جز فشار بیشتر به مسوولانی که زحمت پرسش از خود و دیگران را هم نکشیده‌اند. در گام اول مسوولان با توجه به واقعیت‌ها باید پرسش‌گری را از خودشان شروع کنند:

-آیا مسوولان تاکنون از خود پرسیده‌اند که چه راهکارهایی می‌تواند به مدیریت بهتر منابع آب کشور کمک کند؟

-آیا تقویت نظام شفاف گزارش‌گیری سالانه و منطقه‌ای را جدی خواهند گرفت؟

-آیا ساختار حکمرانی آب بازنگری خواهد شد و امکان مشارکت ذی‌نفعان واقعی در فرآیند تصمیم‌سازی فراهم می‌شود؟

-آیا تجربیات دیگر کشورها در پایش منابع و ثبت‌نام همه چاه‌ها را الگو خواهند گرفت؟

-آیا مهار سیلاب‌ها برای تغذیه آبخوان‌ها جایگزین انتقال بودجه به پروژه‌های ناکارآمد آب سطحی خواهد شد؟

-آیا نهادی ناظر و مستقل با امکان دریافت شکایت عمومی از عملکرد مدیران آب تشکیل خواهد شد؟

اگر ایران بخواهد از فروپاشی اکولوژیک، فقر آبی و بحران‌های اجتماعی ناشی از آن عبور کند، چاره‌ای جز پذیرش واقعیت، شفافیت داده‌ها، اصلاح ساختارهای فرسوده و مشارکت مردم در مدیریت منابع ندارد. بیلان نامشخص، یعنی تصمیم‌گیری در تاریکی.

 
 
 

Comments


Recent Posts
Archive
Search By Tags
Follow Us
  • Facebook Basic Square
  • Twitter Basic Square
  • Google+ Basic Square

© Abangan آبانگان با فن‌آوری ویکس ساخته شده است

bottom of page