روزگار حوضه کارون بزرگ
آبانگان
طرح: اسد بیناخواهی
ارزیابی اثرات محیط زیستی (EIA) یا (Environmental Impact Assessment) در کشورهای دموکراتیک امری معمول است و در دهههای اخیر جزو واجبات اجرای پروژهها شده است. ارزیابی را نهادهایی انجام میدهند که داری صلاحیت لازم هستند و هیچگونه ارتباط مالی با مشاوران و پیمانکاران طرحها ندارند. تلاقی منافع معمولا به فساد میانجامد و اگر مشاور و یا پیمانکار و یا کارفرما نقش و تاثیری در این روند داشته باشند، ارزیابی بیشتر به توجیه کار تبدیل میشود. در ایران نیز، بنا به قوانین و مقررات، ارزیابی اثرات محیط زیستی الزامی است. در تاریخ ۲۳/ ۱/ ۷۳ و براساس صورتجلسه مصوب شورایعالی حفاظت محیط زیست، انجام ارزیابی زیست محیطی برای برخی پروژهها الزامی شده، اما در واقعیت با تصویری کاملا متفاوت روبهرو هستیم.
از سوی دیگر، نقش مردم در تصویب پروژههای بزرگ نادیده گرفته شده و حاکمیت با تبلیغ بسیار زیاد در ارتباط با اجرای طرحهای عظیم سدسازی و انتقال آب بینحوضهای، با روند «تصمیمگیری از بالا به پایین» در عمل جامعه را دور زده است.
تعداد زیادی از سدهایی که در حوضه کارون بزرگ، با توجیه تامین آب برای شرب و کشاورزی و تولید برق و تنظیم رودخانه، مدیریت سیلاب ساخته شدهاند، اما بسیاری از شهروندان با مراحل ساخت سدها آشنایی چندانی ندارند. مشارکت ساکنان حوضه در روند تصمیمگیری و یا مدیریت آب چیزی در حد صفر بوده است. ممکن است احداث یک سد منتهی به ایجاد اشتغال موقت برای چند هزار نفر از اهالی منطقه در برخی از فازها شود، اما بعد از آن، همانها بلاتکلیف میمانند و آثار منفی پروژهها، زندگیشان را تحت تاثیر قرار داده است
وقتی از فازها و مراحل ساخت یک سد حرفی بهمیان میآید، این سوال به مخاطب میرسد که آیا به مسائل محیط زیستی و اجتماعی هم توجه میشود؟
سدسازی و مطالعات سدسازی، مراحل مختلفی دارد. دکتر فرشید واحدیفرد، استاد دانشگاه ایالتی میسیسیپی آمریکا که سالها در ایران در پروژههای مختلف سدسازی فعالیت کرده، این فازها را چنین بر میشمارد: فاز صفر- مرحله شناسایی و تعیین محل است. فاز یک - مراحل مطالعات توجیهی Feasibility study است. فاز دو - مرحله تفصیلی یا Detail Design است. فاز سه - مرحله ساخت سد است.
فاز چهار - مرحله بهرهبرداری است. فاز پنج - مرحله برداشتن یا Decommissioning یا Removal سد است.
در فاز صفر، خیلیها گزینههای مختلف با دیدگاههای کلی و مقیاسهای مختلف ساختگاه و حوضه آبریز را میبینند. در فاز یک، در مطالعات توجیهی، گزینهها را با مقیاسی کوچکتر میبینند و ساختگاه سد و طراحی اولیه را انجام میدهند. وقتی طرحی پذیرفته شد، وارد طراحی تفصیلی با جزئیات میشوند که همان فاز دوم است. در این مرحله بخشهای مختلف سد با جزئیات طراحی میشود. در فاز سوم، وارد مرحله ساخت سد میشوند. به گفته دکتر واحدیفرد، در مطالعات سدسازی، قرار بر این است که بعد از فاز صفر و شناسایی، با نگاهی انتقادی، گزینهها را بررسی کنید که آیا ساخت سد توجیهی دارد یا نه؟ در ایران، ممکن است که مشاوران از جمله شرکتهای مشاور خصوصی با زحمت سفارش مطالعهای را بگیرند، اما در واقعیت، ترجیح میدهند پروژه را توجیه کنند. واحدی فرد تاکید میکند: "با وجود احترامی که برای توان فنی مشاوران داخلی قائل هستم، تلاش شرکتها بر این است که به هر شکل وارد مرحله تفصیلی بشوند." بحث فاز پنجم یا Decommissioning یا Removal بسیار جوان است. کمیته بینالمللی سدهای بزرگ در سال ۲۰۰۵ یک کمیت برای Dam Decommissioning درست کرد که ضوابط و ملاحضات فنی را تدوین کنند. یک سری دستورالعمل هم در سطح بینالمللی ارائه دادند که نشان دهند پروسه تصمیمسازی چگونه انجام میشود. فرشید واحدیفرد میگوید: "در ایران تا جایی که میدانم، این منابع ترجمه شده اما تا جایی که اطلاع دارم، چنین بررسیای انجام نشده. این را باید در نظر بگیریم که عمر سدهای ما کم است و مشکل بهرهبرداری و نگهداری داریم."
بحث مطالعات اقتصادی- اجتماعی و در کل، ارزیابی اثرات محیط زیستی در ۱۵-۲۰ سال گذشته در ایران پر رنگ شده. به گفته چند نفر از مهندسان شرکتهای کارفرما و مشاور، مشکل بزرگ این مطالعات، انجام ارزیابی اثرات محیط زیستی بهوسیله شرکتی است که معمولا طراحی سد را نیز بر عهده خواهد گرفت. این مساله باعث میشود که ارزیابی با هدف گرفتن پروژه انجام گیرد نه رسیدن به پاسخهای واقعی در مورد اینکه ساخته شدن سد و بخشهای مرتبط با آن چه تاثیری در کوتاهمدت و درازمدت بر محیط زیست، جامعه، اقتصاد خواهد گذاشت. برخی از ارزیابی کنندگان توجهی به آنچه بر سر مردمان ساکن درهای که قرار است سد بر آن بسته شود ندارند و ممکن است آنچه بر سر مردم ساکن منطقه مخزن سد کارون ۳ آمد، بر سر آنها هم بیاید، درست مثل اتفاقی که میتواند سرنوشت ساکنان مردم منطقه سد خرسان ۳ را تحت تاثیر قرار دهد.
گرچه سازمان برنامه و بودجه در دولت روحانی، شرح کلی خدمات مرحله توجیهی اولیه را بهشکل یک کتابچه در آورده و در اختیار سدسازان و شرکتهای مرتبط قرار داده است، اما با توجه به شواهد و نظر کارشناسانی که با آنها گفتگو کردهایم، وقتی از "جایی دیگر" برای ساخت یک سد تصمیم گرفته میشود، نظرهای کارشناسی مستقل تاثیر چندانی بر تصویب یا عدم تصویب پروژه نخواهد داشت.
بهعنوان مثال، زمینشناسی منطقه مورد مطالعه را در نظر بگیریم:
چند ماه پیش سد چمشیر در حوضهای مجاور کارون بزرگ آبگیری شد. این سد در سالهایی ساخته و تکمیل شد که شركت مديريت منابع آب ايران، معاونت پژوهش و مطالعات پايه دفتر استانداردها و معيارهای فنی وزارت نیرو دستورالعمل ارزيابي اثرات طرحهای سدسازی بر محيط زيست (مرحله تفصيلی) را به همه شرکتهای مرتبط ابلاغ کرده بود. با این وجود بخش عمده مخزن سد بهوسیله سنگهای تبخیری و مارنهای گچی سازند گچساران پوشیده شده بود. وجود سنگهای سازند گچساران در سد گتوند نیز مشکلزا بود و انتظار میرفت بعد از آنچه در گتوند اتفاق افتاده بود، دوباره شاهد ساخت سدی جدید، و یا استقرار مخزن سد بر روی این سازند نباشیم، اما این اتفاق باز هم افتاد. هماکنون سد تنگ سرخ در نزدیکی شیراز با مشکل مشابهی مواجه است.
اما بخش دیگری از مطالعات که ظاهراً باید با دقت انجام گیرد، به آبخیزداری ربط پیدا میکند. در بسیاری از سدهای ایران از جمله در حوضه کارون عملیات آبخیزداری در بالادست سد برای مهار کردن فرسایش خاک انجام نگرفته است. به عبارتی، وجود این بخش در مطالعات تضمین کننده اجرای عملیات آبخیزداری نخواهد بود.
به دلیل عدم سرمایهگذاری در بخش آبخیزداری، معمولا رسوب زیادی در سدهای حوضههای جنوب غربی کشور جمع میشود.
بخشی از این رسوبات، مواد معلقی هستند که میبایستی همراه جریان رودخانه در کنار مواد آلی به آبزیان میرسیدند، اما دخالت انسانی مانع این روند طبیعی شد.
بخش دیگری که در دستورالعمل آمده اما در قبال آن کوتاهی میشود، بررسی حقوقی و اجتماعی و سیاستی و اقتصادی است.
حتی اگر بر اساس مطالعات جمعیتهای درون و در حریم مخزن سد قربانی تصمیمگیری از بالا خواهد شد. نمونههایش را بارها دیدهایم و در سد کارون ۳ شاهد بیخانمانی هزار نفر بودیم. هم اکنون مردم ساکن محدوده مخزن سد خرسان ۳ نگران آینده نامعلوم خود هستند.
یکی از مهمترین مطالعات، ارزیابی اثرات محیط زیستی است که شرایط موجود و بعد از ساخت سد را بررسی میکند.
اینکه برای جانمایی نظر سازمان حفاظت محیط زیست را جویا میشوند، معیارهای مختلفی را بررسی میکنند تا به تالابها آسیبی نرسد و حقآبه آنها رعایت شود. گونههای مختلف جانوری را شناسایی میکنند و … در یک دنیای سالم، این مساله باید باعث خوشحالی هم باشد اما شناخت روند سدسازی و بیتوجهی به سرنوشت هزاران هزار درختی که زنده زنده غرق میشوند و جاندارانی که زیر آب میروند، این دستورالعمل، عملا تزئینی است.
اما این همه ماجرا نیست. محل ساخت سازه و جانمایی آن هم بخشی از مسائلی است که ارزیابیکنندگان باید در نظر بگیرند.
اینکه محل، حجم، ارتفاع و نوع سد چگونه خواهد بود، در دستورالعمل ارزیابی اثرات محیط زیستی قید شده است، با این حال، در سالهای اخیر دیدهایم که بیتوجهی سازندگان سد به عواملی دیگر از جمله میزان درز رفتن آب بهخاطر نوع سنگها و نیز ساختار هیدروژئولوژیکی منطقه و بهعبارتی زمینشناسی و آبدهی منتج به ساخت سدهایی شده که مشکلات فراوانی را به مناطق پاییندست تحمیل کردهاند. یک کارشناس آب در خوزستان معتقد است که محل، حجم، ارتفاع و نوع سد بستگی به دولت هم دارد که مقام ارشد دولتی، یعنی رئیس جمهوری یا معاون اول بتواند به هنگام افتتاح، عکس یادگاری فراموش نشدنی دیگری بگیرد.به عقیده برخی منتقدان وزارت نیرو، با وجود دستورالعملهای فراوانی که در طول سالهای اخیر تهیه و ابلاغ شده، تصمیمگیریهای نهایی به میزان منفعت شرکتهای درگیر ربط پیدا میکند. اینکه سد گتوند که بیشتر مراحل ساخت آن بعد از این دستورالعمل درست در محلی ساخته شد که منتقدان علیه آن هشدار داده بودند، نشان میدهد که محیط زیست، در اولویت نیست.
بسیاری از مدیران شرکتهای سدسازی، مهندسان راه و ساختمانی هستند که به مسائل زمینشناسی و محیط زیست توجهی نمیکنند. برای این مدیران، ماموریت هیدرولیکی، اولویت اول است که درکنار تامین بودجه برای شرکتهای درگیر ساخت سد تبدیل به هدف میشود.
شناخت وضعیت زمینشناسی مخزن و ساختگاه سد، با وجود تذکرها و هشدارهای زمینشناسان بارها و بارها از سوی مدیران ارشد شرکتهای مشاور و کارفرما نادیده گرفته شده، و پیمانکار هم نهایتاً اعلام میکند که مسوولیتی ندارد و تابع قرارداد است.
بر همین پایه، به وضعیت برخی از سدهای بزرگ و همچنین پروژههای انتقال آب بین حوضهای در حوضه کارون بزرگ پرداختهایم:
طرح انتقال آب قمرود: ربودن منابع آب کارون برای تامین نیاز روحانیت
کارفرمای اصلی این طرح شرکت آب منطقهای استان تهران بود و قرارگاه سازندگی قائم وابسته به قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا به عنوان یکی از شرکتهای زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بعد از وارد کردن اولین دستگاه TBM در مدت کمتر از شش سال توانست اجرای چهار قطعه از طرح ساخت تونل انتقال آب سرشاخههای دز به قمرود به طول ۳۳ هزار و۶۷۵ متر از کل تونلهای پروژه که ۹۴ هزار متر میباشد را به اتمام برساند. پروژه انتقال آب قم رود مجموعهای از چهار صد انحرافی است که بعد از جمعآوری آب از درههای الیگودرز و سرشاخههای دز، آب را از طریق تونلهایی به شرق منتقل میکنند. درباره ضرورت انتقال آب، از جمله نیاز شهر قم به آب گفته میشود که «کمبود ذخایر آبی مناسب» در ایران مرکزی لزوم مطالعات طرحهای انتقال آب بین حوزهای را سبب شده است. طرح انتقال آب از سرشاخههای دز به شهرهای مرکزی ایران یکی از این طرحها بود که ابتدا برای قم مطرح شد، اما به دلیل به دلیل کمبود آب شرب در سایر شهرهای ایران مرکزی مطالعات یاد شده توسعه یافت. میزان آب خارج شده از این چهار دره جهت تأمین آب شرب شهرهای هدف سالیانه حدود ۱۸۱ میلیون متر مکعب پیش بینی شده است، در حالی که بیشترین میزان آبی که از سد کرج به تهران میآید ۱۱ متر مکعب بر ثانیه بوده و ظرفیت سامانه یادشده بیش از دو برابر آب انتقالی از سد کرج به تهران است.
هزینه اجرای طرح قمرود بیش از یکهزار و ۱۰۰ میلیارد تومان بوده است و ۲۳۰ میلیون یورو هزینه ارزی طرح با دستور مستقیم سید علی خامنهای برای سرعت اجرای کار اختصاص یافتهاست. پروژه قمرود تنها پروژه ایران است که کلنگ شروع، اجرای طرح و افتتاح آن برای آنکه باعث مطالبهای از سوی مردم لرستان نشود به جای مبدأ در مقصد طرح به زمین زده شدهاست. بنا به گزارش خبرگزاری مهر پروژه انتقال آب قمرود موجب خشکی زمینهای کشاورزی و رودخانههای برخی از روستاهای الیگودرز و در نتیجه مهاجرت تعداد زیادی از ساکنان این روستاها شده است.
با وجود اینکه این طرح روی مناطق مختلفی اثر میگذاشت، ارزیابی اثرات محیط زیستی طرح پیش از آغاز مراحل اجرایی شکل مستقل و جامع انجام نشد. در خرداد ۱۳۸۷ و سفر هیات دولت به لرستان، فتاح وزیر نیرو در الیگودرز برای مردم اشک ریخت و گفت خودش مدعی احقاق حقوق مردم الیگودرز از طرح قمرود هست. به گفته وزیر نیرو، انتقال آب از سرشاخههای دز در استان لرستان و شهرستان الیگودرز به روستاهای مسیر این خط انتقال آسیب رسانده است.
در سال ۱۳۸۸، معاون محيط طبيعی اداره كل حفاظت محيط زيست استان لرستان، تخريب اراضی مرتعی، تخريب زيستگاهها، مهاجرت حيات وحش، تغيير در هيدروگرافی و كاهش سطح آبهای زيرزمينی در منطقه اليگودرز را از نتايج اجرای اين طرح انتقال آب دانسته و عنوان کرده است که مطالعات ارزيابی زيستمحيطی اين پروژه، ۵ سال پس از آغاز عمليات احداث آن در سال ۱۳۸۷ انجام شده است.
در تیرماه ۱۳۹۰حجتالله رحمانی نماینده مجلس هشتم الیگودرز «اهداف پشت پرده» طرح قمرود را در نطق میان دستور بیان کرد: "این حجم آب اانتقالی برای استفاده قریب به ۱۴ میلیون نفر است در حالی که قم حدود ۱ میلیون نفر جمعیت دارد و بنابراین با راهاندازی و انتقال کامل آب به قم، تنها ۵ تا ۸ درصد آب انتقالی صرفاً به منظور شرب به قم منتقل شده و مابقی آن به مصرف امور کشاورزی، صنعتی، سیاحتی و گردشگری خواهد رسید و این فریبی بیش نبودهاست. هدف اصلی انتقال آب الیگودرز به قمرود جهت مصارف کشاورزی و باغات پسته در قم میباشد."
برخی اثرات محیطزیستی پروژه انتقال آب قمرود بر منطقه الیگودرز عبارتند از: - انتقال آب از شهرستان الیگودرز به شهرهای گلپایگان، خمین، محلات، نیم ور، سلفچگان و قم باعث پایین رفتن شدید سطح سفرههای آب زیرزمینی و در نهایت خشک شدن چاههای آب این منطقه شدهاست. بیش از ۶۰ حلقه چاه خشک شده و ۱۷۱ حلقه از چاههای منطقه نیز در آستانه خشکیدن قرار دارند، اما تاکنون حقابهای برای این روستاها در نظر گرفته نشدهاست.
- خشک شدن چاهها و چشمههای شهرستان الیگودرز علاوه بر خسارات بسیاری که به بخش کشاورزی وارد کردهاست باعث از بین رفتن مجتمعهای پرورش ماهی در این شهرستان شدهاست.
- مطالعات ارزيابی زيستمحيطی اين پروژه، ۵ سال پس از آغاز عمليات احداث آن در سال ۱۳۸۷ انجام شده است.
گتوند: سدی با نمک زیادی سد گتوند از منظر فعالان محیط زیستی، نماد فساد و تبانی محسوب میشود. از نظر این گروه، تبانی شرکت سپاسد وابسته به قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا و شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس در مورد کشیدن پتوی رسی بر روی کوه عنبل برای پوشاندن ظاهری نمکهای سازند گچساران، با اطلاع کامل شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران و وزارت نیرو، نمونهای از فساد در چارچوب تصمیمگیری و تکمیل عملیات اجباری و تحمیل هزینهای عظیم و فراتر از پیشبینیها به بودجه عمومی کشور محسوب میشود.
هر دانشجوی سال سوم زمینشناسی که فتوژئولوژی و تهیه نقشههای زمینشناسی و چینهشناسی ایران را گذرانده باشد، میداند که دیدن برونزدهایی از سازند گچساران در محدوده مخزن سد هشدار دهنده است. یک سوال برای برخی از کارشناسان این بوده است که زمینشناس ارشد و پیشکسوت شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران به مدیران این شرکت هشدار نداده بود؟ بر اساس مقررات، بررسی وضعیت مخزن سد از منظر زمینشناسی الزامی است.
شرکت آب و نیرو یا همان شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، زمینشناسان مجربی در اختیار داشته است از جمله مهندس محمد حسن نبوی که از پیشکسوتان زمینشناسی ایران بهحساب میآید. با این حال، هیچگاه معلوم نشد چگونه کادر زمینشناسی آب و نیرو با ساخت سد گتوند در محل فعلی موافقت کرده است؟ اما مسائل دیگری هم در میان است که چندان مورد توجه مدیران قرار نمیگیرد. بسیاری از مهندسان راه و ساختمان توجهی به وضعیت زمینشناسی لایههای محل ساختگاه نمیکنند، و در دایره تصمیمگیری، نظرات زمینشناسان و کارشناسان مکانیک خاک را نیز در نظر نمیگیرند. در حوضه کارون، همه سنگها رسوبی هستند و تحت فشارهای کوهزایی و تکتونیکی، و همچنین انحلال کارستی، امکان نشت آب وجود دارد. بهعلاوه، ممکن است از کف رودخانه هم آب به مناطقی دیگر منتقل شود. در مطالعات سدسازی در جمهوری اسلامی، معمولاً نظر زمینشناسان و بهویژه آبزمینشناسان که کارشناس آبهای زیرزمینی هم محسوب میشوند را نمیپرسند. این باعث شده که در مواردی، این کارشناسان حاضر شوند برای راضی نگاه داشتن کارفرما، ساکت بمانند و یا خواسته مدیران رده بالا را تایید و اجابت کنند. یک نمونه از این سازشکاری را در سد تنگ سرخ شیراز میتوان دید که مشاوران زمینشناس، حفرههای کارستی موجود در کف مخزن سد را نادیده گرفتند. بر پایه مقررات، بررسی وضعیت «آب زمینشناسی» الزامی است، اما در عمل مهندسان راه و ساختمان که حرف اول را در شرکتهای مرتبط با سدسازی میزنند، توجهی به هشدارهای هیدروژئولوژیستها نمیکنند.
در دستورالعملهای اجرایی، به اهمیت تهیه گزارش از وضعیت زمینشناسی محدوده مخزن تاکید شده است. با این حال، همین گزارشها تا حد زیادی مورد توجه مهندسان راه و ساختمان در پروژهها قرار نگرفته است. در ابتدای دهه هشتاد، دکتر آرش ندری گزارشی کامل از وضعیت سنگهای درون مخزن سد گتوند ارائه داد، اما مقامهای وزارت نیرو و شرکت مشاور و کارفرما و پیمانکار، تلاش کردند که مساله کوه عنبل با ذخایر ۲۰۰ میلیون تنی نمک و وجود چاههای نفت در محدوده مخزن و گسلهای متعدد، از دید عموم و رسانهها پنهان کنند. از سوی دیگر اعضای رسانههای اصلاحطلب شاغل در آب و نیرو و دیگر مجموعههای مشغول بهکار در سد، این مساله را بهاطلاع عموم نرساندند. روزنامهنگاران اقتصادی که سدها و طرحهای بزرگ در حوزه کاریشان بود، علل پنهانکاری را جویا نشدند. مسوولان صفحات محیط زیستی روزنامههای مختلف تا سال ۱۳۸۹ ساکت ماندند. اگر وظیفه روزنامهنگاران بیان واقعیت و نظارت بر ساختار قدرت است، تاخیر در آگاه کردن جامعه از کلیت سد گتوند به عنوان یک ساختار مدیریتی منابع آب که مراحل ساخت آن اینچنین مشکوک بوده، یک خطای بزرگ رسانهای نیز محسوب میشود.
آسیبی که ساخت سد گتوند در محل کنونی به کارون و جلگه خوزستان وارد کرد، بهراحتی قابل جبران نیست. سد کارون ۴
سد کارون ۴، سدی در بخش میانکوه شهرستان اردل از توابع استان چهارمحال و بختیاری است.
این سد بر روی سرشاخههای اصلی رودخانه کارون از جمله رودخانههای ارمند و بازفت احداث شدهاست؛ در بالادست تلاقی دو رودخانه کارون و منج.
فاصله این سد از ریزشگاه رودخانه کارون به خلیج فارس حدود ۶۷۰ کیلومتر است.
در پاییندست آن سدهای کارون۳، کارون ۱ و مسجدسلیمان در دست بهره برداری هستند.
در حال حاضر از این سد میتوان به عنوان بزرگترین سد دو قوسی خاورمیانه نام برد.
سد مخزنی کارون ۴ در استان چهارمحال و بختیاری در فاصله ۱۸۰ کیلومتری جنوب غربی شهرکرد و چهار کیلومتری پایین دست محل تلاقی رودخانههای ارمند و بازفت واقع شده است.
این سد با ارتفاع ۲۳۰ متر و حجم بتنی افزون بر یک میلیون و ۷۰۰ هزار متر مکعب توانایی ذخیره ۲.۳ میلیارد متر مکعب آب را داشته و نیروگاهی به ظرفیت یک هزار مگاوات در کنار آن ساخته شده است.
هدف از اجراي طرح كارون ۴ توليد انرژي برق آبي به ميزان ۲۱۰۷ گيگاوات ساعت درسال و كنترل سيلابهاي رودخانه كارون بوده كه با قرارگيري در زنجيره سدهاي پياپي كارون به حجم قابل ذخيره آورد رودخانه كارون جهت استفاده در مصارف كشاورزي در دشت خوزستان كمك مي نمايد.
یکی از طراحان نیروگاه کارون ۴ معتقد است که "برای نیروگاه کارون ۴، ۶۰۰ مگاوات کافی بود نه ۱۰۰۰ مگاوات فعلی" و میگوید در ساخت این نیروگاه، هزینه اضافی به بودجه تحمیل شده است.
مطالعات اولیه طرح کارون ۴ در سال ۱۳۴۵ (۱۹۶۷ میلادی) در چارچوب طرح توسعه منابع آب و همچنین برنامهریزی کلی منابع آب حوضه رودخانه کارون توسط شرکت مهندسین مشاور بینالمللی هارزا انجام پذیرفته است. شرکت هارزا از مجموعههای مطالعه کننده حوضه کارون برای ساخت سد و نیروگاه بوده است.
در سال ۱۳۷۲ مطالعات مرحله اول طرح به شركت مهندسي مشاور مهاب قدس واگذار گرديد.
در سال ۱۳۷۴ مطالعات نخستین طرح کارون ۴ در چارچوب طرح توسعه منابع آب و همچنین برنامهریزی کلی منابع آب حوضه آبریز رودخانه کارون مطالعات رسمی شروع شد.
نقشههای راههای جایگزین در سال ۱۳۷۵ توسط وزارت راه و ترابری به تصویب رسیده و اجرای قسمتهائی از آن شامل قطعه دوم راه اصلی منج- بیدله و راه جایگزین محور شهرکرد- اهواز به عهده وزارت نیرو (شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران) گذاشته شده است.
قرارداد مطالعات مرحله دوم طرح سد و نيروگاه كارون ۴ كه در سال ۱۳۷۶ بين شركت مهندسي مشاور مهاب قدس و شركت توسعه منابع آب و نيروي ايران منعقد گرديده است
مطالعات مرحله دوم در سال ۱۳۷۶ توسط شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس و شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران انجام شد.
در ۲۱ اسفند ماه سال ۸۳ به دلیل بارندگی سد کارون ۴ بر اثر سیل دورهای کارون با دبی(آورد) ۳۰۰۰ متر مکعب و بخاطر عدم پیشبینی تونلهای انحرافی کافی (فقط یک تونل با دبی ۱۵۰۰ مترمکعب) فرازبند و نشیببند از بین رفت و کارگاه سد را نابود و مغار نیروگاه را پر آب کرد، طبق اظهارات یک شاهد عینی میزان خسارت وارده حدود ۸۰ الی ۱۰۰ میلیارد تومان در آن زمان برآورد شده بود، و گویا مسوولین و کارگران سد از ساعتها قبل بالای کوهها و چشم اندازهای اطراف ایستاده بودند و منتظر شکستن فراز بند و غرق شدن کارگاه بودند.
شعبان اسدی معاون حفاظت سازمان جنگلها و مراتع کشور ۲۰ شهریور ۱۳۸۸، با اعلام این که آبگیری سد کارون ۴ در نیمه دوم سال آغاز خواهد شد از غیر استاندارد بودن و رعایت نکردن استانداردهای زیست محیطی در این سد خبر داد.
سد کارون ۴ به عنوان بزرگترین سد بتنی کشور پنجم فروردین ماه ۱۳۸۹ با حضور احمدینژاد آبگیری شد.
کارون ۴ در سال ۱۳۹۰ به دست محمود احمدینژاد در مراسم برای جشن خودکفایی صنعت سد سازی افتتاح شد در زمان افتتاح مهندس محمدرضا رضازاده، مدیرعامل شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران بود.
در آبان ۱۳۹۲ اعلام شد که این سد ترک خوردهاست. اما حسن رنجبران، مجری طرح سد و نیروگاه کارون ۴ اعلام کرد: «ترک خوردن سد طبیعی است، خاصیت بتن ترک خوردن است و تمام سدهای بتنی دنیا ترک میخورند. ترکهای مذکور در همان زمان افتتاح سد، توسط شرکت ملی حفاری ایران و با استفاده از تکنولوژی تزریق سیمان به چاه نفت ترمیم گردید.»
در اولین اولین کنگره ملی مهندسی ساخت و ارزیابی پروژه های عمرانی در سال ۱۳۹۳ یحیی لجم اورک اعلام کرد پیمانکار پروژه بهمنظور صرفه جویی در پروژه پرده آببند سد کارون ۴، به میزان ۲۳ میلیارد ریال از روش مطالعات کتابخانهای استفاده کرده و به این ترتیب زمان پروژه را نیز به ۸۱ ماه کاهش دادهاند.
در سال ۱۳۹۶ طی دومین کنفرانس ملی پژوهش های کاربردی در مهندسی عمران(مهندسی سازه و مدیریت ساخت) ترک خوردگی تحت بارهای ثقلی و هیدرواستاتیک در سد کارون ۴ در خوزستان تحلیل شد نتایج حاصل بیانگر این مطلب مهم است که رشد ترک به صورت عمودی به سمت تاج سد در حال گسترش بوده و ترک ایجاد شده در سد احتمال ایجاد ترک های ریز در قسمت های مختلف سد از جمله در پشت محل ایجاد ترک اصلی را افزایش می دهد.
در اولین کنفرانس ملی مهندسی زیرساخت ها در سال ۱۳۹۷ آسیب پذیری سدهای بتنی قوسی تحت اثر بار انفجار بررسی شد که نتایج حاکی از این است که در انفجارهای با فاصله ی مقیاس شده ی یکسان، هر چه خرج بیشتر و فاصله وقوع انفجار نسبت به بدنه دورتر باشد، اثرات تخریبی انفجار بیشتر خواهد بود.
اما در ارتباط با تاثیرهای ساخت سد بر روی محیط زیست منطقه موارد مختلفی در رسانهها منعکس شده است:
به گفته معاون حفاظت از جنگل ها با اجرای سد، ۲۰ درصد از پوشش جنگلی این منطقه بین ۵ تا ۳۵ درصد است برای آبگیری سد کارون ۴ بیشک باید تخریب شوند. این درختان کهن ترین درختان اند که قدمتی ۴ هزار ساله دارند و تخریب آنها ضربه مهلکی به پیکره محیط زیست و منابع طبیعی کشور است.
با آبگیری سد کارون ۴ بیش از دو هزار و ۴۰۰ هکتار اراضی جنگلی بلوط و بنهای استان چهارمحال و بختیاری به زیر آب رفت.
ورود آبهای گرم نیروگاهها به رودخانه کارون تعداد زیادی از ماهیها را از بین میبرد.
وزارت نيرو در حالي هزار ميليارد تومان براي راهاندازي سد کارون ۴ هزينه کرده است که مسائل زيست محيطي و فرسايش خاک در اين منطقه مورد توجه قرار نگرفته به طوري که به عقيده متخصصان فرسايش خاک در اين منطقه مي تواند عمر مفيد سد و حيات پيراموني سد را به شدت کاهش دهد. از سوي ديگر، در حوضه بالادست سد کارون ۴ نيز براي کنترل فرسايش خاک و اراضي جنگلي هيچ مشورت کارشناسانهاي نشده است.
خسارت ناشي از نابودي اين درختان و زيستبوم منطقه در سال ۱۳۹۲ بالغ بر هشت هزارميليارد تومان برآورد شد. که حداقل ۸ برابر هزینه راهاندازی و ساخت سد بوده است.
اما با ساخت و آبگيری سد کارون ۴، درست مثل سد کارون ۳، جوامع بومی ساكن محدوده مخزن و حریم سد از سرچشمه تا چاه آن بهشدت از تغييرات ناشي از ساخت سد متضرر شدند.
مساله مهم در مورد مناطق مشرف به کارون ۴، کاهش امکان تامین آب برای ساکنان بومی بود و اینک بسیاری از روستائیان این منطقه دائماً چشمبهراه تانکرهای حمل کننده آب شرب هستند.
سد کارون ۳
به خاطر سد کارون ۳ نزدیک به ده هزار نفر مجبور به مهاجرت از منطقه مخزن سد شدند و هزاران درخت با ارزش این محدوده از دست رفت. بنا به شواهد، و گفته دستاندرکاران، پیش از ساخت این سد، هیچگونه ارزیابی اثرات محیط زیستیای انجام نگرفت. یکی از مدیران سابق سد و نیروگاه کارون ۳ خرداد ۱۴۰۱ گفت: "به جرات میتوان گفت در زمان احداث سد و نیروگاه کارون ۳ بههیچ وجه شرایط مناطق پاییندست رود کارون مورد ارزیابی قرار نگرفته بود." او این اظهارات را در ارتباط با فشار یکباره آب در جریان رود و سرانجام محاصره آبی روستاییان و مرگ و میرهای دامهایی گفت با برنامهریزیهای مرکز محور دریچه سد مرتبط است.
اهداف ساخت سد عبارتند از: - هدف عنوان شده احداث سد و نیروگاه کارون ۳، تامین بخشی از برق مورد نیاز کشور و نیز کنترل سیلابهای مخرب فصلی رودخانه کارون بوده است. بالا بردن قدرت تنظیم آب برای مصارف شرب و کشاورزی از دیگر هدفهای اعلام شده ساخت آن بوده است.
سد کارون ۳ یکی از بزرگترین سدهای ایران است که بر روی رودخانه کارون در شهرستان ایذه شهر دهدز در جنوب غربی ایران احداث شده است.
این سد در فاصله ۶۱۰ کیلومتری مصب رودخانه کارون در شمال شرقی استان خوزستان است.
ارتفاع بدنه سد ۲۰۵ متر و حجم مخزن سد ۳ میلیارد متر مکعب است.
آغاز تاریخچه و سوابق طرح مطالعات بهرهبرداری از پتانسیل برقآبی حوضه رودخانه کارون در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ بوده است. در آن زمان، شرکت مهندسی بینالمللی هارزا همراه با شرکت فرمانفرمائیان پتانسیل عظیم برقآبی این منطقه را شناسایی کرد.
در سال ۱۳۵۷، شرکت مهندسی عمران منابع ارضی و آب و شرکت بینالمللی ایکرز بهمنظور مطالعات توجیهی پروژه کارون۳ تعیین شدند.
۱۳۷۲ تونل اول انحراف آب کلنگ زنی شد و در سال ۱۳۷۶ به بهره برداری رسید.
در سال ۱۳۶۸، ادامه مطالعات فاز دوم طرح عمرانی کارون۳ به یک شرکت ایرانی ـ کانادایی(شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس – ایکرز) واگذار شد و این کار تا اوایل تیر ماه ۱۳۷۴ پایان یافت.
از اوایل تیر ماه ۱۳۷۴ نیز فاز سوم (عملیات اجرایی) طرح با مشارکت شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس و شرکت بین المللی ایکرز آغاز شد.
ابتدا قرارداد تونل انحراف اول وسپس کل عملیات ساختمانی به شرکت ساختمانی سابیر(به ترتیب در خرداد سال ۷۲ و تیرماه سال ۷۳ ) واگذار گردید.
در حریم کارگاه و دریاچه کارون ۳، تعداد ۶۳ پارچه آبادی کوچک و بزرگ واقع شده که ۳۹ روستا عرصه و اعیان خود را از دست داده و مابقی بخشی از اراضی خود را در سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ از دست دادند.
عملیات اجرایی این طرح در سال ۱۳۷۳ آغاز و در سال ۱۳۸۳ به پایان رسیدهاست.
عملیات مربوط به ساخت و نصب نیروگاه کارون ۳ در سال ۱۳۷۴ به شرکت فراب واگذار شد. به گفته یکی از طراحان نیروگاه "ظرفیت ۵ واحد[نیروگاه] کافی بود و ۳ واحد اضافی نصب شده است."
۱۳۷۴ ساختمان اصلی سد ساخته شد.
سال ۱۳۷۷ تجهیزات نیروگاه نصب شد.
پس از پنج سال فعالیت در قسمتهای حفاریهای زیرزمینی، خاکریزی، خاکبرداری، برش کوه و آمادهسازی کارگاه و ساختگاه سد، عملیات بتنریزی بدنه سد کارون سه در سال ۱۳۷۸ با حضور حبیب الله بیطرف، وزیر نیرو آغاز شد.
طرح در زمان بتنریزی ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است و قرار بود اولین واحد نیروگاه آن در سال ۱۳۸۰ وارد مدار شود.
با افزایش حجم کارهای سد در تیر ماه ۱۳۸۰ بخشی از این فعالیتها به شرکت های بلندپایه و تابلیه واگذار گردید.
ساخت پلهای فولادی بزرگ در اوایل مهرماه ۱۳۸۰ آغاز شد.
زمان آبگیری سد کارون ۳ در سال ۱۳۸۳ انجام گرفت. در هنگام آبگیری، جاده ارتباطی و پل قدیمی «گدار شهپیر» که مورد استفاده روستائیان و عشایر بختیاری ساکن روستاهای سادات حسینی در شمال شرقی ایذه بود، به زیر آب میرفت. جهت برقراری ارتباط دوباره، ۷ کیلومتر جاده، سه رشته تونل و دو دهنه پل بر روی دریاچه سد با طول عرشه ۳۳۶ و ۲۱۴ متر ساخته شد.
در اسفند ماه سال ۸۳ دو واحد از واحدهای هشتگانه نیروگاه کارون ۳ با حضور وزیر نیرو راه اندازی شد و از آن پس به فاصله بهطور متوسط، هر ۳ ماه، یکی از واحدهای دیگر راه اندازی شدند.
بهره برداری از سد در سال ۱۳۸۴ آغاز شد.
در ۹ مرداد ۱۳۹۲، بهواسطه عدم توجه شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران بر انجام تعهدات قانونی در خصوص ترمیم راههای روستایی غرق شده در دریاچه سد کارون ۳، یک مینیبوس و سرنشینانش شامل ۱۲ زن و کودک از روستائیان یختیاری دهدز و ایذه در آب غرق شدند.
جام جم در سال ۱۳۹۳ نوشت با گذشت ۱۰ سال از احداث سد «کارون ۳» ساکنان روستاهای اطراف این سد هنوز نتوانستهاند زمینهای کشاورزی خود را پس بگیرند و همچنان در حسرت استفاده از دو نعمت آب و برق روزگار خود را سپری میکنند.
خردادماه ۱۳۹۴ نشریه سد و نیروگاه برق آبی ایران نوشت منطقه طرح كارون ۳ جزء مناطق با خطر زلزله خيلي زياد است.
در سال ۱۳۹۶ نشریه پژوهش و برنامه ریزی روستا طی مقاله ای که بررسی تاثیرات زیست محیطی سدهای مخزنی بر نواحی روستایی پیرامونی اعلام کرد نتایج تحقیقات نشان میدهد که سد کارون ۳ در روند نامساعدتر وضعیت متغیرهای محیط زیستی روستاهای پیرامون بالادست و پایین دست موثر بوده است.
در سال ۱۳۹۷ تحقیق دیگری در نشریه جغرافیا و توسعه نشان داد که سد بر متغیرهایی ازجمله توسعه امکانات رفاهی –خدماتی، تغییرات جمعیت، وابستگی مکانی، ساختار مسکن و ساختار اجتماعی-فرهنگی سکونتگاههای روستایی تاثیر زیادی دارد. روند این تاثیرات نیز چه در قبل از ایجاد سد و چه بعد از ایجاد به ناپایداری اجتماعی منجر شده است. به گونهای که درروند شاخصهایی مانند عدم توسعه امکانات و همچنین تسریع مهاجرتهای روستایی نقش مهمی داشته است. علاوه بر این، بین گروههای روستایی تعریف شده درنتیجه تاثیرگذاری سد، تفاوت معناداری ازنظر هر یک از متغیرهای اجتماعی وجود دارد.
در کنفرانس بین المللی امنیت، پیشرفت و توسعه پایدار مناطق مرزی، سرزمینی و کلانشهرها، راهکارها و چالشها با محوریت پدافند غیر عامل و مدیریت بحران در سال ۱۳۹۷ مقالهای با عنوان بررسی تاثیرات زیست محیطی سد چند منظوره کارون ۳ منتشر شد که در آن اذعان شد اجرای این پروژه دارای اثرات محیط زیستی مخربی است که می بایست به آنها توجه شود.
کارکنان ترابری دریاچه سد کارون ۳ در بخش دهدز شهرستان ایذه به دلیل آنچه پرداخت نشدن مطالبات خود فروردین ۱۳۹۸ دست از کار کشیدند.
صادق فیضی معاون بهره برداری سد و نیروگاه کارون ۳ مرداد ماه ۱۳۹۹ گفت: "پست برق استراتژیک در نیروگاه سد کارون فعال شد و با ۷ خط ارتباطی شبکه ۴۰۰ کیلوات را پوشش میدهد که تقریبا پخش بار جنوب غرب و مرکز کشور را برعهده دارد."
عبداله ایزدپناه نماینده مردم ایذه و باغملک در مجلس شورای اسلامی فروردین ۱۴۰۰ گفت: "سد کارون ۳ جز آوارگی و بیکاری، دستاوردی برای ایذه نداشته است."
تنگه قاسمی در دل کوههای صخرهای منگشت، پشت دریاچه سد کارون ۳ خوزستان که تنها راه دسترسی گردشگران به آن منطقه قایق بود، مهر ۱۴۰۰ در پی کاهش تراز آب دریاچه سد خشک شده و گردشگران به راحتی در میان صخرهها قدم میزنند.
در آبان ۱۴۰۰ با خشکیدگی رودخانه کارون به دلیل کمبود بارندگی و ادامه انتقال آب از سرشاخههای این رودخانه به استانهای مرکزی، آب دریاچه سد کارون۳ به شدت کاهش یافته و تعدادی از روستاها بعد از ۱۷ سال از زیر آب دریاچه سد بیرون آمدند که روستای باجول یکی از آنهاست. قبرستانهای این روستاها بخصوص در جوار امامزاده شهپیر که احترام خاصی بین اهالی دارد نیز مدتی است پدیدار شدهاند.
مدیرعامل شرکت مدیریت تولید و بهرهبرداری سد و نیروگاه کارون سه در سال ۱۴۰۱ از پایان موفقیت آمیز تعمیرات سالیانه واحدهای شماره ۱ و ۲ این نیروگاه و اتصال آن به شبکه سراسری خبر داد.
تیر ۱۴۰۰ فرماندار ایذه از تایید طرح انتقال انتقال آب با تانکر از دریاچه سد کارون ۳ به دهدز خبر داد.
۱۷ مرداد ۱۴۰۱مدیر روابط عمومی اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی اهواز از مفقود شدن یک تن در حادثه واژگونی قایق در دریاچه سد کارون ۳ خبر داد.
سد مسجد سلیمان
سد مسجد سلیمان از سازههایی است که بعد از ساخت نشست کرده. در بهمن ۱۴۰۱، نماینده مردم مسجدسلیمان در مجلس گفت: "بررسیها و شواهد نشان میدهند که سد مسجدسلیمان از زمان آبگیری تاکنون، ۶ متر فرونشست داشته و علاج بخشی آن ضروری است." علیرضا ورناصری گفت: "مشکل فرونشست سد مسجدسلیمان از سالهای پیش بوده و دستاندرکاران با استفاده از منابع داخلی سازمان آب و برق به دنبال علاجبخشی و رفع مشکل سد بودند، این درحالی است که حادثهای که برای بدنه سد اتفاق افتاده، با این روند نامطلوب کنونی موثر نیست." به گزارش خبرگزاری مهر، نماینده مردم مسجدسلیمان در مجلس گفت: "متولی علاج بخشی سد مسجدسلیمان، وزارت نیرو و سازمان آب و برق خوزستان هستند اما این سازمان به تنهایی از قادر به رفع این مساله مهم نیست و انتظار میرود وزارت نیرو و سایر دستگاههای ملی مربوط پای کار بیایند."
بهنظر میرسد که نبود مطالعات دقیق در مورد ساختگاه سد و ضعف در فازهای اول و دوم ساخت این سازه موثر بوده باشد. برخی به ضعف شرکت مشاور در بررسی وضعیت و طراحی سد اشاره میکنند. بهنظر میرسد که در ایران قانونی برای پاسخگو کردن شرکت مشاور وجود ندارد. جواد احدیان عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران میگوید: "اغلب کارهای مشاوران در کشور کپی است و قانونی برای نظارت وجود ندارد. به ضرس قاطع میگویم بزرگترین اشکال جامعه مهندسی این است که مشاور تعهدی در زمینه تبعات کار خود ازجمله مشکلات زیستمحیطی و اختلال در عملکرد سازه ندارد. متأسفانه بهدلیل خلأ قانونی مرجعی نیز نداریم که مشاور را مجازات کنیم." این عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز مشکل اصلی سد مسجدسلیمان را نشست ناهمگون هسته سد میداند و میگوید: "هسته رسی دچار تغییر شکل شده و به پوسته فشار آورده است. سد از نیم تا ۴متر فرونشست داشته که بیش از حد استاندارد است. در سدهای خاکی معمولا استاندارد نشست بسته به ارتفاع آنها متفاوت است که برای سد مسجدسلیمان ۳-۲.۵متر محدوده آزاد درنظر گرفته شده است." او همچنان، تسریع انجام گرفته در ساخت سد را یکی از عوامل مشکلساز معرفی میکند: "در ساخت سد مسجدسلیمان چون میخواستند زودتر به افتتاح برسد، تسریع صورت گرفت و فرصت نشست کافی به آن داده نشد که این مسئله بعد از آبگیری خود را نشان داد." شرکتهای درگیر فازهای مختلف ساخت این سد عبارتند از:
کارفرما: شرکت توسعۀ منابع آب و نیروی ایران
پیمانکار اصلی این پروژه مشارکت دایلیم- ساتو از کره جنوبی بود که ٨٠ درصد بخش ساختمانی و کارهای زیرزمینی آن در قالب قراردادی به مشارکت تابلیه-پرلیت واگذار گردید.
مشاور: نیپونکویی(ژاپن)، مشانیر، شرکت بین المللی لامایر(آلمان).
شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس با مشارکت شرکت ایکرز کانادا.
شرکت خدمات مهندسی برق مشانیر از ایران با مشارکت شرکت لامایر آلمان.
مؤسسه JBIC ژاپن فایننسر خارجی .
نقش مشانیر: شرکت مشانیر کلیه مراحل خدمات مهندسی شامل شناخت، فاز یک، دو و سه پروژه را در قالب مشارکت انجام داده است. این شرکت وحید مرتضوی را مسئول پاسخ گویی به مسائل طرح معرفی کرده است.
شرکت مهندسی مشاور سد و تونل پارس( عملیات اصلاحی).
عدم پاسخگویی شرکتهای مهندسی مشاور از یک سو و سکوت رسانهها از طرف دیگر باعث شده که بسیاری از مردم اینگونه فجایع را بپذیرند و نادیده بگیرند. با اینکه بودجههای بزرگی صرف ساخت سدها میشود، اما وزارت نیرو، کارفرما، پیمانکار و مشاور و ناظران پروژه حتی در صورت بروز آسیبهای بزرگ به محیط زیست، با استفاده از کمک خبرگزاریهای وابسته به دولت و سپاه پاسداران، به توجیه کار خود پرداخته و واقعیتهای مرتبط با تصمیمهایی که منتهی به تخریب محیط زیست و آوارگی مردم شده، مسکوت میماند. امروزه میدانیم که این سد باوجود مشکلات در سال ۸۷ تحویل سازمان آب و برق خوزستان شد، اما از ابتدا مشکلات بدنه، برمهای جناحین و مغار نیروگاه و ترانسفورماتور به شکل واضح خودنمایی میکرده است. بهعبارت دیگر، مدیران سد از ابتدای تحویل گرفتن آن متوجه مشکلات ساخت این سازه بزرگ بودهاند. دکتر مهدی معتق استاد سیستمهای سنجش از راه دور در مرکز تحقیقات علوم زمین GFZ و دانشگاه لایبنیزهانوفر آلمان در مقالهای که در سال ۹۶ منتشر کرد، خبر از ناپایداری و تهدید این سد داد. بالاخره بعد از چند سال سکوت، در ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ روزنامه ایران از فرونشست و ایجاد ترک در تاج سد مسجد سلیمان خبر داد. در سال ۱۴۰۰، جلیل مختار نماینده آبادان در مجلس، در نامهای به سازمان آب و برق نسبت به تخریب سد مسجدسلیمان هشدار داده و خواستار پاسخگویی این سازمان درباره عدم علاجبخشی و تبعات آن بر آب شور مخزن سد گتوند شده بود.
در شهریور ۱۴۰۱ محمد آغاجاری بازرس کل ویژه خوزستان بعد از بازدید از سد مسجدسلیمان اعلام کرد که شرایط سد مسجدسلیمان به مرحله هشدار رسیده است. او گفت: "اقداماتی که پس از این تذکرات از سوی سازمان آب و برق و وزرات نیرو صورت گرفت به هیچ وجه کافی نبوده و وضعیت سد همچنان دارای مشکل است."
مراحل مطالعه و ساخت سد مسجد سلیمان:
سابقه مطالعات مقدماتی در خصوص حوضه آبریز کارون، به مطالعات شرکت مهندسین مشاور هارزا در دهه چهل و پنجاه شمسی باز میگردد.
پس از انقلاب اسلامی، شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس با مشارکت شرکت ایکرز کانادا، مطالعاتی در مورد آن انجام داد.
در نهایت طی سالهای ١٣٦٠ تا ١٣٦٥ شرکت خدمات مهندسی برق مشانیر از ایران با مشارکت شرکت لامایر آلمان مطالعات تکمیلی را انجام داده و محور فعلی سد مسجد سلیمان را به عنوان محور نهایی پیشنهاد نمودند.
اجرای سیستم انحراف آب در سال ١٣٧٠ آغاز شد و در پایان سال ١٣٧٣ به اتمام رسید.
در تاریخ ٢٨ تیر ١٣٧٤، آب رودخانه به تونلهای انحراف هدایت شد.
در پایان پاییز ١٣٧٤ با تکمیل فرازبند، عمل احداث سیستم انحراف آب خاتمه یافت.
ساخت و اجرای سازههای هیدرولیکی فولادی سد از سال ١٣٧٥ آغاز شد.
از پاییز سال ١٣٧٥ تجهیزات نیروگاه اصلی سد و به موازات آن احداث ساختمان نیروگاه و کلیدخانه آغاز شد. و همزمان با آن بررسیهای تکمیلی در خصوص معادن قرضه صورت گرفت.
عملیات ساختمانی طرح توسعه نیروگاه در اواخر سال ۱۳۷۷ آغاز گردید و به این ترتیب عملیات حفاری و تحکیم پی سد، تونلها و مغارهای نیروگاه آغاز شد.
عمده عملیات ساختمانی طرح عملاً در پایان سال ١٣٧٩ خاتمه یافت.
آبگیری سد در آذرماه سال ۱۳۷۹ به دستور وزیر نیرو.
بهمن سال ۱۳۸۱ شروع ساخت و نصب تجهیزات چهار واحد نیروگاه.
مسعود حکمی بیست سال بعد نوشت در سال ۸۱ بهدلیل وقوع سیلاب در شرایط خاص و با سرعت بالایی انجام شد که بخش مهمی از مشکلات بدنه ازجمله فرونشست در چند قسمت را بهدنبال داشت.
اتمام حفاری عملیات بتنریزی آبراهه و مغار نیروگاه در مهر ماه سال ۱۳۸۲.
عملیات نصب تجهیزات هیدرومکانیک از خرداد ماه و عملیات نصب تجهیزات توربین از مهرماه ۱۳۸۲ آغاز گردید.
عملیات راهاندازی آزمایشی واحدهای نیروگاهی به ترتیب در ماههای مهر و و تیر و آذر سال ۱۳۸۲ با موفقیت به پایان رسید.
۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۳نيروگاه آبي سد مسجد سليمان توسط كروبي رييس مجلس شوراي اسلامي افتتاح شد.
عملیات راهاندازی آزمایشی هزارمگاوات دوم نیروگاه در سال ۱۳۸۶ به پایان برسد.
یکی از نکات جالب توجه در خصوص سد مسجد سلیمان، ورود یک فایننسر ژاپنی به طرح است. بررسیها نشان میدهد که مقامات مسوول پس از آبگیری سد با مشکلات مهمی در بدنه سد و برمهای جناحین و مغار نیروگاه و ترانسفورماتور مواجه میشوند، اما این ضعفها را نزدیک دو دهه پنهان میکنند، و سد با همان وضعیت به سازمان آب و برق خوزستان تحویل داده میشود. مسعود حکمی، مشاور مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان، در سال ۱۴۰۰ افشا میکند که این مشکلات از ابتدای آبگیری وجود داشته است و دلیل آن تعجیل در آبگیری بهحساب میآید، در حالی که بخش اعظم این کار را یک پیمانکار کرهای انجام داده است، کارفرما برای اصلاح وضعیت با شرکت ژاپنی مشاور طراح (شرکت ژاپنی نیپون کویی) وارد مذاکره میشود.از این تاریخ نام یک مؤسسه JBIC ژاپنی به عنوان فایننسر خارجی مطرح میشود. هزینههای مالی عملیات اصلاحی و علاج نیز مخفی باقی مانده و کماکان در مورد آنها اطلاعاتی منتشر نشده است.
سد و سیستم انتقال آب بینحوضهای خرسان ۳:
سد خرسان ۳ که در ۴۴ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان لردگان از توابع استان چهارمحال و بختیاری در دست ساخت است، باعث نگرانیهای بسیاری نزد فعالان محیط زیست و ساکنان محدوده مخزن این سد شده است. دریاچه این سد با ۲۴ کیلومترمربع وسعت، و خود سد با ۱۵۵ مترارتفاع، یک میلیارد و ۱۸۵ میلیون مترمکعب حجم و ۳۹ کیلومتر طول یکی از بزرگترین سدهای بتنی ایران خواهد بود. متولیان امر و در راس آن وزارت نیرو، با این توجیه که ساخت این سد کمک شایانی به انتقال آب به حوضههای همجوار خواهد کرد بدون در نظر گرفتن اثرات مخرب محیط زیستی طرحهای انتقال آب بینحوضهای همواره از پاسخگویی به معضلات پس از احداث این سد طفره میروند. این سد و ساز و کار انتقال آب آن فاقد ارزیابی اثرات محیط زیستی است و شرکتهای مختلفی درگیر فازهای اولیه آن بوده و هستند. ادعای انتقال آب بینحوضهای به بهانه تامین آب معیشتی مردم مناطق کمآب در حوضههایی دیگر، از سوی برخی صاحبان فن موضوعی رد شده است. مهدی قمشی رییس دانشکده مهندسی علوم آب و محیط زیست دانشگاه شهید چمران اهواز ضمن ابراز مخالفت با ساخت یا بهرهبرداری از سدهای در مسیر رودخانه کارون گفت: “ساخت سد جدید روی رودخانه کارون از نظر علمی از دو جنبه مردود است، نخست اینکه تعداد سدهای فعلی در مسیر کارون برای ذخیره آب به اندازه مسیر رودخانه و کمی بیشتر است و کارون ظرفیت دیگری برای ذخیره آب ندارد، بنابراین ساخت هیچ سدی توجیه علمی ندارد، دیگر اینکه ساخت سد با هدف ذخیره آب و انتقال آب بین حوضهای نیز به هیچ وجه قابل توجیه نیست و ظرفیت کارون واقعاً اجازه مصرف اضافه یا انتقال بین حوضهای را به هیچ عنوان ندارد.” دکتر قمشی اضافه میکند: " “بههیچ وجه موافق این ادعا نیستم که طرحهای انتقال آب برای تامین شرب اجرا میشود، این بازی با کلمات است، زیرا هیچکدام از استانهای کشور مشکلی برای تامین آب شرب از منابع خودشان (منابع قابل استحصال درون حوضه یا درون استان) ندارند و حتی توان تامین آب برای صنعت و بخشی از کشاورزی از منابع خود را هم به اندازه کافی دارند، بنابراین هدف طرحهای انتقال آب بین حوضهای برای استفاده مازاد کشاورزی است، بدین ترتیب این استانها باید مصرف بخش کشاورزی را کاهش دهند چرا که با قیمت تمام شده برای هر مترمکعب آب انتقالی، این طرحها به هیچ وجه برای کشاورزی و صنعت و حتی شرب و بهداشت توجیه ندارند.”
شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران به عنوانی کارفرمای پروژه با اشاره به مرحله اول انجام مطالعات توسط شرکت مهندسین مشاور مهاب قدس، اهداف این سد را چنین توضیح میدهد:
تولید ۱.۱۲۱ گیگاوات ساعت در سال انرژی برقآبی به منظور کاهش انتشار گازهای گلخانه ای (CO2) به میزان ۷۱۱.۸۳۵ تن در سال در راستایCDM
کنترل سیلاب
افزایش تولید انرژی در سدهای پایین دست
کنترل رسوبات رودخانه و افزایش عمر سدهای پاییندست
اشتغالزایی
پرورش آبزیان
افزایش جاذبه گردشگری
کاهش انتشار گازهای دیاکسیدکربن
گروه بین المللی توسعه وعمران نصر سپهر(نصر اصفهان سابق) نیز با توجه به مشارکت خود در بخش تونل نقش و هدف خود از اجرای این بخش از کار را چنین توضیح می دهد:
* حفاری و لاینینگ تونل انحراف آب به قطر ۱۴ متر و طول ۷۷۰ متر * احداث تونل دسترسی به نیروگاه به طول ۶۳۰ متر و عرض ۱۱.۲ متر * حفاری گالری های دسترسی به گالری های تزریق سد در ترازهای مختلف * حفاری تونل زیر S شفت ها و تونل تکیه گاه بدنه سد * احداث جاده های دسترسی فراز بند، نشیب بند، تاج سد، در جناحین رودخانه * عملیات حفاری و تحکیمات پلتفرم تاج سد جناح راست * عملیات حفاری و تحکیمات گود سازه آبگیر نیروگاه * احداث جاده های دسترسی به Runway و Fix point
اما کارشناسان فنی و استادان مستقل دانشگاه هدف واقعی ساخت این سد و سیستم تونلهای مرتبط با آن را، انتقال آب نه برای مصرف شرب، که برای کشاورزی و صنایع حوضههای مختلف فلات ایران مرکزی میدانند. مشخصات سد:
سد بتنی دو قوسی نازک با ارتفاع ۱۹۵ متر و حجم بتن یک میلیون متر مکعب برای بدنه سد
حجم مخزن بالغ بر ۱۱۵۸ میلیون متر مکعب
ظرفیت نصب شامل چهار واحد توربین فرانسیس قائم با مجموع ظرفیت ۴۰۰ مگاوات
تولید سالانه ۱۱۲۱ گیگاوات ساعت انرژی (۶۸۲ گیگاواتساعت انرژی اولیه و ۴۳۹ گیگاوات ساعت انرژی ثانویه)
مجهز به سرریز آزاد بر روی تاج سد و دو مجرای تخلیه کننده عمقی در بخش میانی بدنه
مجهز به تونل انحراف با قطر داخلی ۱۲.۵ متر و طول ۷۵۰ متر در جناح چپ
اطلاعات مربوط به شکلگیری و پیشرفت برنامههای ساخت این سد به شرح زیر است:
مطالعات مرحله اول؛ شرکت مهندسین مشاور مهاب قدس از سال ۷۵.
مطالعات بازنگری مرحله اول؛ مشارکت آبان پژوه، پارس آب تدبیر و اشتوکی سال ۱۳۸۳.
احداث کمپ اداری- مسکونی؛ سال ۸۴-۱۳۸۶ با بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان بودجه از منابع دولتی در سال
مطالعات مرحله دوم؛ مشارکت آبان پژوه و اشتوکی سال ۱۳۸۶.
۲۰ درصد پیشرفت پروژه تا سال ۱۳۸۷ ارجاع به کمیته ماده ۲ ارزیابی اثرات محیط زیستی به عنوان «پروژههای دارای پیشرفت فیزیکیمشمول ارزیابی فاقد مجوز» و ادامه پروژه با توجیه پروژه ملی
شناسایی ۳۰ اثر فرهنگی- تاریخی ۱۳۸۸.
برآورد اولیه هزینههای اجرای پروژه بالغ بر ۵۸۰۰ میلیارد ریال در سال ۱۳۸۸
شروع مجدد طرح توسط شرکت توسعه منابع آب و انرژی ۱۳۹۰
مخالفت سازمان میراث فرهنگی سالهای ۱۳۹۱
گشایش تونل انحراف آب سد و نیروگاه خرسان۳ توسط شرکت جهاد توسعه منابع آب.(شهران سازه) ۲ مهر ۱۳۹۲ با تخصیص بودجه ۵۵,۰۰۰ میلیون ریال به مدت ۶۰ ماه.
جلسه مشترک استانداران همجوار سد برای بررسی مشکلات شد (۱۳۹۳).
مجلس برای اجرا و تکمیل سد خرسان در شهرستان لردگان در بودجه سال ۱۳۹۳ ۴۵۰ میلیارد ریال اعتبار پیشبینی کرد.
اعلام زیر آب رفتن خانههاي ۹ هزار نفر در سال ۱۳۹۴ از سوی مدیرکل امور اجتماعی استانداری کهگیلویه و بویراحمد.
۲۰۰ عضو شوراهای اسلامی شهر و روستای استان چهارمحال بختیاری در سال ۱۳۹۴ به نمایندگی از مردم این استان در نامه ای به رهبری، توقف پروژههای انتقال آب در این استان را خوستار شدند.
اعلام از بین رفتن بیش از یک هزار و ۵۰۰ هکتار از جنگلهای بلوط(۱۳۹۴).
نامه مخالفت شورای فنی سازمان میراث فرهنگی که ۱۲ بهمن (۱۳۹۵).
نامه ۵۰ سازمان غیردولتی محیط زیستی از سراسر کشور در مخالفت با اجرای پروژه.
اعلام خطای فاحش محاسباتی در مطالعات زمین شناختی طرح توسط فعالان محیط زیست (۱۳۹۵).
در جلسه ۲۵ تیرماه ۱۳۹۶ هیأت وزیران، مطرح و تداوم اجرای آن تصویب شد
آغاز ساخت دیواره بتنی توسط شرکت جهاد توسعه منابع آب در شهریور ۱۳۹۷.
چهلمین جلسه شورایعالی آب مورخ ۱۳ آبان ۱۳۹۸ مصوب شد، تامین آب شرب استانهای یزد، کرمان، جنوب اصفهان و شمال فارس از رودخانه خرسان صورت پذیرد.»
بازدید قالیباف از سد خرسان (۱۳۹۹).
دستور دادستانی برای رسیدگی به تخلفات طرح (۱۳۹۹).
در خواست تشکل های مردم نهاد حوزه محیط زیست به مناسبت روز چهار محال بختیاری برای جرم انگاری (۱۴۰۰)
توقف طرح به دلیل کمبود منابع مالی (۱۴۰۰).
اعتراض جلیل مختار به عدم مجوز قانونی (۱۴۰۱).
بازدید محرابیان از سد خرسان به دعوت حسین بامیری نماینده مردم لردگان و خان میرزا در مجلس (۱۴۰۱).
ارجاع رضا انجمشعاع، معاون توسعه مدیریت، حقوقی و امور مجلس به مصوبه هیئت وزیران به عنوان مجوز محیط زیستی (۱۴۰۱).
در خواست تجدید نظر استاندار کهگیلویه و بویراحمد با اعلام زیر آب رفتن این سد ۱۷ روستا و یک قبرستان تاریخی ۵ هزار ساله (۱۴۰۱).
برگزاری جلسات توجیهی نمایندگان شرکت مهندسان مشاور جاماب با فعالان حوضه زایندهرود برای تشریح حجم آبهای انتقالی به این حوضه در آینده.
ابعاد غیرکارشناسی مطرح شده توسط فعالان محیط زیستی عبارتند از:
نداشتن پیوست اجتماعی و عدم تعيين تكليف وضعيت ساكنان محدوده سد.
عدم دريافت مجوزهاي زيست محيطي، و فقدان ارزیابی اثرات محیط زیستی مستقل.
۸۰۰ خانوار و حدود ۹ هزار نفر در ۲ استان چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد آواره خواهند شد.
بيش از ۲۰ روستا در استان هاي كهگيلويه و بويراحمد و چهارمحال و بختياري به طور كامل زير آب خواهد رفت.
آبشار آتشگاه به عنوان طولانیترین آبشار خاورمیانه در دریاچه سد غرق خواهد شد و بدین ترتیب دسترسی به این آبشار به مساحت ۲ کیلومتر از دست میرود.
با کاهش دبی آب ورودی به خلیجفارس، آب شور وارد بهمنشیر شده و باعث خشکیدگی صدها هزار نخلستان منطقه میشود.
تحت عنوان سد خرسان ۳ است که هیچ یک از الزامات جهانی انتقال آب در مورد آن رعایت نشده است.
این حوضه با کمبود ۱۲ میلیارد و ۷۶۱ میلیون مترمکعب آورد آب مواجه شده است.
گورستان چهار هزار و ۵۰۰ ساله زیر آب میرود.
سد و نیروگاه خرسان ۳ را جزء پر ریسکترین صنایع دنیا عنوان نمود و افزود با توجه به اینکه حفظ سلامت روحی و جسمی نیروی کار به عنوان مهمترین رکن اساسی توسعه پایدار به شمار میآید.
احداث سد خرسان، انتقال و یا توقف حتی یک سوم منابع آبی رود خرسان عامل تسریع در روند بیابانی شدن استان خوزستان بهحساب میآید.
فساد اقتصادی دیگری در خرسان ۳ با ورود تیم قالیباف: پس از بازدیدهای قالیباف از محدوده سد خرسان ۳ بهطور مشخص میتوان از حضور بازیگری جدید در موضوع این پروژه یاد کرد که به نحوی تیم عملیاتی قالیباف در قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا هم بودهاند:
– شرکت تلاشگران اقتصاد پایدار، هلدینگ پیچیدهای مشتمل بر ۱۱۶ شرکت عمرانی است که با شعار مدیریت جهادی، یک سیکل اقتصادی بسته از گردش مالی برای این پروژه به وجود میآورد.
– ارتباط این مجموعه با "بانک توسعه اسلامی" رابطه این مجموعه با "رئیس مجموعه مهاب" و "آستان قدس"، فعالیت در زمینه پروژههای عمرانی برون مرزی در کشورهایی که سپاه قدس در آنها عملیات داشته است و مهمتر از همه “تاسیس یک مجموعه جدید برای ثبت، تعریف و اجرای پروژه های نفتی در این منطقه” و فعالسازی سریع حدود ده پروژه نفتی در منطقه لردگان، با نام سامانه ساتع در سال ۱۳۹۹ از جمله مواردی است که میتواند نکات زیادی در حوزه فساد اقتصادی توضیح دهد.
زیر حوضه رودِ دز: زیر حوضه رود دز، بخشی از حوضه رود کارون بزرگ محسوب میشود. در این محدوده، سدها و پروژههای انتقال آب بینحوضهای متعددی ساخته و یا در حال ساخت هستند. تغییر از نگرش حوضهای به استانی در دولت جمهوری اسلامی باعث شد که مقامهای حکومتی بتوانند امکان دزدی آب از حوضه همسایه را مشروعیت ببخشند، بهویژه در استانهایی که بخشهایی از حوضههای مختلف در آنها وجود داشت، در سال ۱۳۸۳، در دولت سید محمد خاتمی تبدیل به قانون شد. بهعنوان مثال، وقتی سرشاخههای حوضه رود دز در استان اصفهان وجود داشته باشند، تحت قوانین و مدیریت جدید، مدیران نیازی به رعایت حقوق حوضه مجاور نشوند. همین مساله به مقامهایی در کشور اجازه داد که در گذر زمان، از سرچشمه خدنگستان، چشمه لنگان و قمرود در حوضه دز، آب را به نقاط دیگر در حوضه بزرگتر ایران مرکزی و بدون توجه به آثار منفی محیط زیستی منتقل کنند. انتقال آب خدنگستان و چشمه لنگان:
پروژههای انتقال آب درون استانی چشمهلنگان و خدنگستان بعد از تصویب لایحه دولت عملی شد. پس از آغاز طرح انتقال آب از حوضه زایندهرود به حوضه مجاور(که شهر یزد در آن قرار داشت) از نظر بسیاری از مسوولان و مردم بهواسطه انجام مذاکرات میان مقامهای استانهای یزد و اصفهان از دهه ۶۰ انتقال آب بین استانی محسوب میشد که در نهایت این انتقال در زمان دولت خاتمی افتتاح گردید. گرچه برخی ادعا کردهاند که این انتقال آب بینحوضهای مشروط بوده، اما بر سر وجود شرطهای برای تامین کمبود آب حوضهزایندهرود پس از انتقال آب به یزد، اما و اگر وجود دارد و هرگز مشروط به انتقال آب از چشمه لنگان و کوهرنگ نبوده است.
با این حال، بروز نگرانی در میان مصرف کنندگان آب در بخش کشاورزی حوضه زایندهرود از جمله مواردی است که منتهی به عملی شدن انتقال آب بینحوضهای اما درون استانی چشمهلنگان و خدنگستان شد. هدف از اجرای طرح انتقال آب رودخانههای سیبک، سرداب، چشمه لنگان و چشمه خدنگستان به رودخانه زایندهرود بوده است. با احداث سد چشمهلنگان سالیانه جمعاً ۱۹۵ میلیون متر مکعب آب از طریق تونل به حوضه زایندهرود منتقل میشود. طرح انتقال آب از سرشاخههای رود دز به زایندهرود از سال ۱۳۸۴ آغاز شد، اما بدون بررسی آثار محیط زیستی. یکی از اولین آثار مهم سد و سیستم تونلی انتقال آب، کاهش سطح آبهای زیرزمینی بود. در فروردین ۱۳۹۶ محمدرضا یبلویی رئیس اداره آب و فاضلاب روستایی شهرستان فریدونشهر گفت که "سفرههای آب زیرزمینی فریدونشهر در اثر احداث تونل انتقال آب چشمه لنگان دچار تخلیه زودرس شدند و احداث این تونل موجب خشک شدن ۵۳ مزرعه این شهرستان شد، او افزود این شواهد و همچنین مشاهده خروج آب از خروجی این تونل در فصل تابستان در حالی که آبی از سمت دیگر وارد تونل نمیشود، نشان میدهد این تونل با سفرههای آب زیرزمینی اتصال پیدا کرده و در زمان کمتری موجب تخلیه این مخازن زیرزمینی میشود." در بهمن ۱۳۹۷مدیر جهاد کشاورزی فریدونشهر با یادآوری اینکه تکمیل طرح انتقال آب و سایر مزارع که از تونل چشمه لنگان خسارت دیده اند ۱۴ سال که مانند استخوان درون زخم است. با انتقال آب مرتبط با حوضه دز از منطقه فریدونشهر به مناطقی در حوضه زایندهرود، هم وضعیت یک بخش از حوضه دز برای کشاورزان در محدوده غربی استان اصفهان ناپایدار شد و هم آب کمتری به کارون رسید و به این ترتیب، بیعدالتی محیط زیست بهخاطر منافع گروههای قدرتمند به بخشهایی از سرزمین و محیط زیست و مردمانش تحمیل شد.
سد بختیاری:
سد بختیاری، بر روی رودخانه بختیاری، یک از سرشاخههای رود دز در حال ساخت است. این سد به عنوان بلندترین سد بتنی دو قوسی جهان با ارتفاعی معادل ۳۱۵ متر در ۸۰ کیلومتری جنوب شرقی خرمآباد و در میان ارتفاعات زاگرس در مجاورت ایستگاه تنگ پنج راه آهن سراسری(هشتمین ایستگاه حدفاصل درود – اندیمشک) ساخته میشود. مطالعات این سد در سال ۱۳۷۱ آغاز و ساخت آن در سال ۱۳۸۸ و در دولت محمود احمدینژاد کلید خورد. قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا را مهمترین نیروی پیشراننده ساخت سد بختیاری بهحساب میآورند. با آمدن دولت حسن روحانی، با دستور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ساخت این سازه بزرگ متوقف شد. در فروردین ۱۳۹۸ حاج رسولیها مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران در خصوص تاثیر تاخیر در اجرای سد گفت در سال ۱۳۹۲، منبع مالی مورد نیاز این طرح ۲,۰۰۰ میلیارد تومان برآورد شد که با قیمت امروز حدود ۶۰۰۰ تا ۷,۰۰۰ میلیارد تومان میشود. با آنکه ساخت سد از سال ۱۳۸۸ کلید خورد، اما هیچگونه مطالعه مستقل اثرات محیط زیستی بر روی این طرح انجام نگرفته بود. در آذرماه سال ۱۳۹۸ مدیرعامل وقت مدیرعامل شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران پایان مطالعات ساخت سد بختیاری را اعلام کرد و کار ساخت آن با تامین منابع مالی آغاز خواهد شد. این در حالی است که باز هم، مطالعات بهشکلی غیرمستقل و در چارچون توجیه اجرای طرح انجام گرفته است.
یکی از مشکلات عمده طرح برای اجرایی شد، سرمایهگذاری بوده است. در آبان ۱۳۹۹ طی حکمی از سوی قاسم تقیزاده خامسی، معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا و مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران، «سید حسن رضوی» به سمت مدیر عامل شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران منصوب شد و اعلام کرد به دنبال فایننس چینیها برای پروژه است. چین سابقهای نامناسب در مورد سرمایهگذاری در سدسازی داشته است و بهدلیل نظارت نامناسب، برخی از سدها تبدیل به عوامل بروز فاجعه در کشورهای مختلف از جمله اکوادور شدهاند.
بر اساس بررسیهای انجام گرفته از سوی منابع مستقل علمی، آثار منفی محیط زیستی و اجتماعی ساخت سد بختیاری عبارتند از:
جنگلها و سایر زیستگاههای ما در اثر برخی پروژههای عمرانی در معرض تهدید هستند.
کاهش حقآبه رود دز و ایجاد کمبود نسبی برای رود کارون.
احداث سد از لحاظ محیط زیستی، منطقهای با ارزش بالا و گونههای گیاهی و جانوری متنوع، چشم اندازهای بصری و… منحصر بهفرد را تحت خطر قرار میدهد.
در روند اجرای پروژه پیمانکاران به جای حمل خاک برداشت شده از بستر جاده به سمت خارج از محل پروژه این خاک را به رودخانه سزار سرازیر کردهاند.
رژیم حرارتی مخزن سد در دست احداث بختیاری مبتنی کارکرد با سالهای خشک و نرمال، است که متناسب با شرایط جدید منطقه نیست.
در کنگره کنگره بین المللی تخصصی علوم و زمین موقعیت و جایگاه سد بختیاری با توجه به وجود گسلها و لرزهخیز بودن کوههای زاگرس خطرناک اعلام شد. در پانزدهمین کنفرانس دانشجویان عمران سراسر کشور اعلام شد ساختگاه آن روی واحدهای آهکی سازند سروک قرار گرفته است.
خبرگزاری ایرنا مدعی شد که فقر مطالعات اجتماعی درباره اثر سدها باعث شده سدهای باعث مهاجرت مردم منطقه به شهرها انزوای درون گروهي و ايجاد مشاغل كاذب شود.
پیمانکاران طراح و ساخت سد بختیاری، گروه سپاسد تحت ریاست سعید محمد بوده است.
مشاوران پیمانکار نیز، شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس وموسسه مهندسین مشاور توسعه بوده است.
با آنکه پیمانکار پروژه شرکت سپاسد بوده، اما بخشی از عملیات را به شرکت سابیر محول کرده است. به گفته تحلیلگران مساله امنیتی و نظامی، این محول کردنها همراه با جابجایی مقادیر زیادی پول از سوی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا به سپاه قدس بوده است. قرارگاه خاتمالانبیا و شرکتهای اقماری آن در دورههای مختلف سهم زیادی در گرفتن بودجههایی کلان به اسم ساخت سد، و انتقال بخش کوچکی به پیمانکاران دیگر و خارج کردن بخش عمدهای از بودجه ساخت سد از چرخه احداث و انتقال به هولدینگها و شرکتهای مرتبط با بنیاد تعاون سپاه داشتهاند. همچنین حضور امین حاجرسولیها، فرزند مدیرعامل وقت شرکت مدیریت منابع آب ایران از جمله مواردی است که شائبه فساد در ساخت این سازه عظیم را تقویت میکند.
سد بختیاری از آغاز درگیر مشکل تامین بودجه بوده است، برای تامین بودجه این شرکت ردی از شرکتهای کرهای، چینی، و قرار گاه خاتم و هلدینگ شستا در هنگام مدیریت سعید مرتضوی میتوان دید. قابل توجهترین بازیگر مجموعه بازیگران این پروژه شرکت سهامی دز آب است که مدیریت تصمیم سازی آن با «آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام» است.
شرکت مهاب قدس نیز که در ارتباط با طراحی و ساخت و نظارت سدهای بزرگ شناخته شده است، هیچگاه به دنبال ارزیابی مستقل اثرات محیط زیستی این سد نبوده است.
مرگ ارزیابی محیط زیستی بر اساس ماده ۱۰۵ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب ۱۳۸۳: "کليه طرحها و پروژههای بزرگ توليدی و خدماتی بايد پيش از اجرا و در مرحله انجام مطالعات امکانسنجی و مکانيابی بر اساس ضوابط پيشنهادی شوراي عالی حفاظت محيط زيست و مصوب هيات وزيران مورد ارزيابی محيط زيستي قرار گيرند. رعايت نتايج ارزيابی توسط مجريان طرحها و پروژههای مذکور الزامی است. نظارت بر حسن اجرای اين ماده بر عهده سازمان برنامه و بودجه میباشد." قوانین و مقررات دیگری نیز مشخص میکنند که پیش از آغاز عملیات ساخت و ساز پروژههای بزرگ از جمله سدهای با ارتفاع بلندتر از ۱۵ متر و یا دریاچههایی بزرگتر از ۴۰۰ هکتار مشمول ارزیابی هستند. با این حال در سال ۱۴۰۲ و در برنامه هفتم توسعه، ارزیابی اثرات محیط زیستی پروژهها بهویژه در مورد سدها و طرحهای انتقال آب حذف شده است. به گزارش سایت دیدهبان ایران در لایحه بـرنـامـه هـفتـم تـوسـعـه که در کمیسیون کشاورزی تصویب شده، "پروژههای انتقال آب از شمول ارزیابی محیط زیستی خارج شدهاند و "اجرای پروژه های انتقال آب منوط به دریافت تاییده های فنی و تصویب در شورای عالی آب شده است." این در حالی است که طرحهای انتقال آب بین حوضهای که بهنام تامین آب شرب آغاز به کار کردهاند، برای تامین آب صنعت و کشاورزی اجرا میشوند. به این ترتیب، پیمانکاران و مشاوران برای اجرای طرحهای بزرگ انتقال آب بین حوضهای تنها به تصویب شورای عالی آب نیاز خواهند داشت و سازمان حفاظت محیط زیست که در طول سالیان اخیر تقریبا بیاثر شده بود اما فقط اعتراضی محدود میکرد، عملا از دور خارج شده و نقش نظارتی آن نیز حذف شده است.
Comments