پیامد حقوق بشری بحران محیط زیستی و تنش آبی در سیستان و بلوچستان
الهه اجباری
عکس: kojaro.com
خشکسالی و تنشهای آبی ایران و افغانستان، به زودی بحران غذایی و به تبع آن، تغییر بافت جمعیتی را رقم خواهد زد. در نتیجه، بخشهایی از این منطقه برای انسانها غیر قابل سکونت و غیر قابل بهرهبرداری برای کشاورزی خواهد شد. بنابراین بایستی با کمک منابع باز، مطالعات آماری، تحلیل و گفتمان، با هدف بهبود محیط زیست و قابل سکونت نگاه داشتن این مناطق، از طریق همکاریهای داوطلبانه مردم به روشهای مختلف، از گستردهتر شدن محدودهی این بحرانها جلوگیری کرد.
چکیده:
این گزارش پیامدهای حقوق بشری ناشی از بحران محیط زیستی و تنش آبی استان سیستان و بلوچستان ایران را مورد بررسی قرار میدهد. در این گزارش ابتدا به بررسی تنش آبی و افزایش آن به عنوان یک چالش مهم محیط زیستی و اقتصادی پرداخته میشود، سپس تأثیرات این تنشها بر حقوق بشر، به ویژه در زمینههای بهداشت و تأمین آب شرب و کشاورزی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. در پایان، ضرورت همکاری بینالمللی و اعمال حقوق بشری برای مدیریت منابع آبی و حفاظت از محیط زیست در این منطقه تأکید میشود.
مقدمه
تنش آبی به عنوان یکی از چالشهای مهم در مناطق خشک و نیمه خشک، از جمله استان سیستان و بلوچستان ایران، همواره موضوعی جدی بوده است. این استان که از لحاظ جغرافیایی در جنوب شرقی کشور واقع شده، با داشتن مرزهای طولانی با کشورهای همسایه همچون پاکستان و افغانستان، اهمیت ویژهای دارد. تنش آبی در این منطقه به عنوان یکی از موارد برجسته، نشاندهنده کمبود منابع آبی و مدیریت نامناسب آن در دهههای اخیر، مشکلات زیادی برای مردم و توسعه منطقه ایجاد کرده است.
درگیریها و کشمکشهای بین دولت ایران و طالبان بر سر منابع آبی با وجود توافقهای بین دو کشور در گذشته، سرآغاز شکل گیری ایده این گزارش بود. حوضه آبریز دریای عمان نیز، بهعنوان یک منطقه مهم که در منطقه ساحلی جنوب ایران و در کرانهی دریای عمان و خلیج فارس قرار دارد، از نظر جغرافیایی و استراتژیکی دارای موقعیتی بسیار مهم و حیاتی است.
حوضه آبریز دریای عمان همچنین به دلیل همجواری با یکی از مسیرهای اصلی تردد نفت جهان، یک نقطهی حیاتی برای تجارت بینالمللی بوده و دارای اهمیت بسیار زیادی است. این منطقه به نوعی نقطهی اتصال منطقهی خلیج فارس با اقیانوس هند و از آنجا با کشورهای آسیای جنوبی است. لذا با توجه به اهمیت این حوضه آبریز، مسائل مختلفی از جمله محیط زیست، اقتصاد و امنیت در این منطقه مورد بررسی و بحث قرار گرفته و میتوان گفت نیاز به همکاری بینالمللی و مدیریت مشترک منابع دریایی و آبی در این منطقه به وضوح مشهود است. اینها از جمله مواردی است که در ارزیابی بحرانهای محیط زیستی و اقتصادی برای مردم بومی باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
تحلیل دادهها:
محمد شهرکی، کشاورز و متخصص کشاورزی اهل زابل میگوید: "مساله بحران آب در سیستان و بلوچستان در سالهای اخیر نگرانیهای زیادی برای مردم این استان به وجود آورده است. اما نکتهی مهم این است که ضعف در مدیریت بحران بیشتر از خود بحران مشکل اصلی است. مسائل مربوط به آب در این استان با مدیریت منابع، استفاده از توان مدیریتی و تجربهی کشورهای متخصص و اختصاص بودجه کافی قابل حل است. بهعنوان مثال، در منطقهی ماشکید، دسترسی آسان به آب شیرین با کیفیت بالا وجود دارد. در شهرستان چابهار نیز با وجود سدهای بزرگ، مشکلات شبکهی توزیع آب باعث کمبود آب در مناطق پاییندست سدها شده است. در زابل و زاهدان نیز، مشکلات مربوط به رودخانه هیرمند به دلیل تغییرات اقلیمی و بدعهدی دیگر کشورها بیشتر شده است."
در دورههای مختلف، هیچ معاهدهی جدیدی در افغانستان به دلیل شرایط پیچیده شکل نگرفته است. حقآبه هیرمند به تدریج به تا حد زیادی کاهش یافته است. وضعیت بحرانی در زابل و زاهدان گزارش شده و مردم اغلب با قطعی آب مواجه بودهاند. در دشت پلپلک، اراضی به یک شرکت خصوصی واگذار شده است که باعث تخریب مراتع و زیستگاههای جانوری و درگیریهای بسیاری منجر شده است. آنچه که به طور مداوم توسط نهادهای معاهده سازمان ملل از طریق عملکرد آنها اشاره شده است این است که تغییرات آب و هوایی و محیطی چالشهای حقوق بشری را که قبلاً برای موضوعات مختلف حقوقی تحت پوشش هر کنوانسیون و کمیته فردی وجود دارد، تشدید میکند.
در مجموع، این واقعیت که نهادهای معاهده اغلب به تغییرات آب و هوایی اشاره می کنند، نشان میدهد که این موضوع برای تفسیر و اجرای حقوق در کنوانسیون های حقوق بشر سازمان ملل اهمیت فزایندهای پیدا می کند.
بررسی تأثیر بحران محیط زیستی بر حقوق بشر:
تقریبا حدود دو دهه است که اعضای حقوق بشر سازمان ملل متحد به یک اجماع و توافق رسیدند مبنی بر اینکه، بحران های محیط زیستی بر زندگی بشر تاثیر گذارند. در مارس ۲۰۰۸ شورای حقوق بشر سازمان ملل قطعنامهای را در مورد حقوق و تغییرات اقلیمی به تصویب رساند که بیان میداشت: ”این تغییرات تهدیدی بدیهی و گسترده علیه مردم و جوامع در سراسر جهان و دارای پیامدهای همه جانبه بر حقوق بشر است." همانطور که طبق میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل حق بر سلامت در ماده ۱۲ ICESCR ذکر شده است. در این ماده به صراحت محیط زیست نیز اشاره شده است. دولت ها باید برای "بهبود همه جنبههای بهداشت محیطی و صنعتی» تلاش کنند تا حق سلامت را تضمین کنند.“
بحران کمآبی در استان سیستان و بلوچستان، بهویژه مناطقی که جزو حوضه دریای عمان هم محسوب میشوند، تبعات فراوانی داشته است. از جمله اینکه معیشت اغلب مردم این منطقه را که روستا نشین بوده و با کشاورزی و دامداری روزگارشان را سپری میکردهاند دچار مشکل کرده است. بیآبی و از بین رفتن زمینهای کشاورزی و مراتع دامها، موجب کاهش شدید درآمد روستائیان و هجوم آنان به سمت شهرها و ساخت جامعهای حاشیه نشین با مشکلات فراوان شده است. خشکسالی در برخی مناطق استان سیستان و بلوچستان به قدری شدید بوده است که تخریبهای ناشی از آن به گونهای جبران ناپذیر باقی ماندهاند. به طوریکه در سال ۱۳۹۳ آقای جواد هروی نماینده قائنات در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که ۲۰۰ روستای استان سیستان و بلوچستان به دلیل خشکسالی و بحران آب در حوضهی آبریز دریای مکران (عمان) یکی از مشکلات اساسی که در زمان بحران آب ایجاد شده است گسترش استفاده از هوتکها به عنوان منبع اصلی آب است. هوتکها در واقع، گودالهایی طبیعی و بعضاً مصنوعی با عمق ۵، ۱۰، و حتی ۲۰ متر و یا بیشتر هستند که گاه بین ۱۰ تا ۲۰ هزار متر مکعب آب باران را در خود ذخیره کرده و مورد استفادهی مشترک انسان و حیوان قرار میگیرند. هوتک در واقع یک روش بسیار قدیمی در بلوچستان برای مهار بخشی از سیلاب و رفع کم آبی منطقه بوده است که با رشد و پیشرفت علم باید منسوخ اعلام شود. اما متاسفانه به دلیل نبود زیر ساخت لازم و عدم اختصاص بودجه کافی به این منطقه، همچنان به عنوان روشی کاربردی مورد استفاده بومیان قرار میگیرد. مساله ی مشترک بودن این هوتکها بین انسان و حیوان باعث شده است تا سالانه تعداد زیادی از کودکان قربانی تمساح های پوزه کوتاه ساکن در برخی از این هوتکها بشوند.
علاوه بر آن و در صورت طعمه ی تمساح نشدن این کودکان، غرق شدن آنها در این هوتکها تقریبا مساله ای ناگزیر و تکراری است که هرساله اتفاق میافتد. چنانچه در برخی از موارد چند کودک به صورت یکجا غرق و یا طعمه تمساح میشوند. از طرفی غیر بهداشتی بودن آب این هوتکها، موجب شیوع بیماریهای عفونی بسیار زیادی در میان زنان ساکن در این مناطق میشود. که طبعا فقر اقتصادی و فرهنگی مسلط در این منطقه، این بیماریهای عفونی ساده و قابل علاج را به دلیل عدم درمان به موقع، تبدیل به بیماریهای صعب العلاج و یا غیر قابل علاج میکند.
همچنین گسترش خشکسالی و بحران آب در طول دو دهه ی گذشته در حوضه آبریز عمان باعث نابودی کشاورزی در بخش بسیار زیادی از این منطقه شده است . به طوریکه مدیر جهاد کشاورزی شهرستان چابهار در سال ۱۳۹۷ با اعلام خبری عنوان کرد که خشکسالی ۲۰ ساله در این منطقه باعث ضرری بیش از ۲۶۳ میلیارد تومان در بخش کشاورزی شده است. وی همچنین در این گزارش که مربوط به حدود ۵ سال پیش است از نابودی بیش از هزار و سیصد هکتار باغات موز و انبه و خشک شدن سه هزار و نود هکتار از اراضی باغی کشاورزی بهعلاوه ۶ هزار هکتار از زمین های زراعی و بیکار شدن هزاران نفر فقط در حوضه آبریز شهرستان چابهار خبر داده است، که تمامی این آمارها مربوط به بیش از ۵ سال پیش بوده و قطعا تاکنون تغییرات منفی چشمگیر و بیشتری ایجاد شده است. همچنین، گسترش خشکسالی و بحران آب در طول دو دههی گذشته، منجر به نابودی کشاورزی در این منطقه شده است، بهطوری که زمینهای کشاورزی و باغهای موز و انبه نابود شده و هزاران نفر از مردم بیکار شدهاند.
پیشنهادات و راهکارها:
برای رفع آثار خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان پیشنهادها و راهکارهای بسیار زیادی را میتوان ارائه داد اما پیش از همهی آنها دو الزام وجود دارد که در کنار یکدیگر بوده و نبود هر یک از این دو در کنار دیگری، دسترسی به نتیجه مطلوب را سختتر و به عبارتی ناممکن میکند؛ مشابه آنچه که تاکنون نیز شاهد آن بودهایم. این دو الزام، یکی اعطای اعتبار و بودجه کافی و دومی سپردن کار به افراد متخصص، کاردان و متعهد است. آنچه که ما تاکنون شاهد آن در سیستان و بلوچستان بوده ایم، یا عدم بودجه ی کافی در کنار افراد کاردان و متعهد بوده است و یا اعطای بودجه به دست افراد ناکارآمد و غیر متخصص.
مسالهی سدهای ناقص در حوضهی آبریز عمان، و یا مسالهی حفر چاههای ژرف در منطقه سیستان از جمله پروژههایی هستند که یا با بودجهی کافی به دست افراد ناکارآمد و غیر متخصص قرار گرفتهاند و یا با بودجهی ناکافی ناقص رها شدهاند. چنان که درباره پروژه حفر چاههای ژرف سیستان، در گزارش نشریه "پیام ما" چاپ تهران، آمده است: آبهای ژرف سیستان به هشت عنصر سنگین آلوده است." و یک مقام شاخه مهندسی عمران فرهنگستان علوم ایران با بیان اینکه آنالیز نمونههای این آب ها در آزمایشگاهی در آلمان انجام شده است، پروژه استفاده از آب ژرف منطقه سیستان را شکست خورده اعلام کرد.
مسالهی بحران آب سیستان و بلوچستان در صورت استفاده از افراد متخصص، کاردان و متعهد با ارائهی بودجهی کافی به راحتی قابل رفع بوده و بخشهایی از استان حتی میتواند پس از آن به عنوان منطقه کشاورزی کشور مورد بهرهبرداری قرار گیرد که دشتهای حاصلخیزش در تمام نقاط شمالی تا جنوبی استان گویای این حقیقت است. طبق کنوانسیونهای حقوق بشری وظیفه دولتها برای تضمین جان انسانها به اقدامات دولت ها برای حفظ و حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از تخریب محیط زیست، آلودگی و تغییرات آب و هوایی بستگی دارد.
همچنین درباره ی مساله کشاورزی استان که بیشترین مصرف آب مربوط به این حوضه میباشد، دولت با ایجاد یک برنامهی جامع پیشنهاد محصول مناسب، توسط متخصصان و ارائهی آن به کشاورزان بومی، علاوه بر صنعتی و بهینه کردن مصرف آب کشاورزی، میتواند مجموعه برنامههایی را به صورت سالانه و مناسب برای هر یک از مناطق استان با توجه به ذخایر آب آنها پیشنهاد کند.
در مسالهی مراقبتهای حقوق بشری از جمله مراقبتهای غذایی و بهداشتی مناطق بحران زده، که در شرایط اضطراب آبی شدید قرار دارند، دولت و سازمانهای بین المللی با مشارکت مردم و افراد متخصص با تکیه بر طرحهای تخصصی میتوانند از این اضطراب جلوگیری کرده و از تبدیل شدن مناطق قابل سکونت به مناطق خالی از سکنه جلوگیری کنند. ابزار اصلی برای حمایت از حقوق بشر در سطح جهانی، کنوانسیونهای حقوق بشر سازمان ملل است.
نتیجه گیری
همانطور که در بیانیه کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مورد تغییرات آب و هوایی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (۲۰۱۸) تاکید شده است، مکانیسمهای حقوق بشر نقش مهمی در حصول اطمینان از اجتناب دولتها از انجام اقداماتی دارند که میتواند تغییرات آب و هوایی را تسریع کند و حداکثر منابع موجود را به اتخاذ اقداماتی با هدف کاهش تغییرات آب و هوایی اختصاص دهد. تغییرات اقلیمی در جهان، گونهی بشر و حقوق مربوط به او را پیوسته تهدید میکند. از این روی پرداختن به مسالهی تغییرات اقلیمی و تاثیرات آن بر سلامت بشر را باید یکی از اولویتهای اساسی قرار داد. خشکسالی استان سیستان و بلوچستان و به خصوص تداوم آن در دو دههی اخیر دارای آثار و پیامدهای منفی متعددی برای محیط زیست و حقوق بشر این منطقه بوده است. این وضعیت بسیار آرام و خزنده ایجاد شده و تهدیدات جدی و اساسی را متوجه جوامع روستایی و شهری کرده است.
از بین رفتن و خالی از سکنه شدن صدها روستا در مناطق شمالی و جنوبی استان سیستان و بلوچستان به سبب خشک شدن دریاچهی هامون در شمال، ساخت سدهای غیر کارشناسی شده در جنوب، و حفر چاههای ژرف با بودجههای نجومی اما غیر کارشناسی شده برای مرکز و شمال استان، از جمله مشکلات اساسی هستند که در کنار خشکسالی، مساله دسترسی به آب در این استان را بحرانی تر کردهاند.
مطالعات و پژوهشهای مختلف مربوط به بحران آب سیستان و بلوچستان نشان میدهد که عدم مقابله با خشکسالی استان سیستان و بلوچستان علاوه بر تبعات اقتصادی، تبعات امنیتی بسیار زیادی نیز در منطقه ایجاد خواهد کرد. از این روی حل این مساله نیازمند، بودجه، تخصص و کمکهای مالی و علمی کشورهای توسعه یافته است تا از ظهور تنش ها در آینده جلوگیری به عمل آید.
Comments